جمجمه شناسی
جمجمهشناسی، جمجمهخوانی (به انگلیسی: Phrenology) یا جمجمهشناسی روانیT نظریهای شبه علمی است که ادعا دارد منش و شخصیت افراد را میتوان از روی شکل جمجمهٔ آنها تشخیص داد.[۱][۲] فرض این شبهِ علم این است که مغز اندام مربوط به ذهن است و عملکردها و ماژولهای بخشهای گوناگون مغز در شکلگیریِ جمجمه نقش دارند.[۳] بیشتر، پستیوبلندیهای سر است که مورد نظر جمجمهخوانان است. چراکه در گذشته ادعا میشد که مغز از ماهیچههایی ساخته شده و ماهیچههای پُرکارتر، بزرگتر از بقیه هستند و اینگونه، تفاوت میزان فعالیتِ ماهیچههای مغز، شکل مغز و جمجمه را تشکیل میدهد. هرچند فرضهای ابتداییِ جمجمهخوانی، ریشه در واقعیتها داشتند اما فراتر از دانشتجربی تعمیم داده شد و از حیطهٔ علمی فاصله گرفت و از علم جدا شد.[۱][۴] امروزه دیگر جمجمهشناسی را یک رشتهٔ علمی به حساب نمیآورند.[۱][۲][۵][۶][۷][۸]
![]()
یک راهنمای جمجمهخوانی از سدهٔ نوزدهم
ایدهٔ جمجمهخوانی پیرامون سال ۱۸۰۰ از سوی یک پزشک آلمانی به نام فرانتس یوزف گال ساخته و پرداخته شد و در سدهٔ نوزدهم میلادی از ۱۸۱۰ تا ۱۸۴۰ بسیار تأثیرگذار واقع شد. آن زمانها مرکز جمجمهخوانی در ادینبورگ بود.
امروزه میدانیم که از نظر علمی، پیشبینیِ شخصیت انسان براساسِ شکل جمجمهٔ فرد، نادرست و بیاعتبارِ است.[۹]
در گذشته نیز دقتِ روششناسیِ جمجمهشناسی مشکوک بود و در همان سدهٔ نوزدهم هم برخی آن را شبه علمی میدانستند.[۱۰][۱۱][۱۲][۱۳]
فهرست مناطق
ویرایش
۱: میل به تخریب، ۲: محبتخواهی، ۳: محبت به والدین، ۴: وابستگی عاطفی، ۵: دلبستگی به خانه، ۶: جنگجویی، ۷: رازپوشی، ۸: زیادهخواهی، ۹: سازندگی، ۱۰: احتیاطکاری، ۱۱: حس جلب تحسین، ۱۲: عزت نفس، ۱۳: خیرخواهی، ۱۴: احترام، ۱۵: ثبات، ۱۶: وجدان، ۱۷: امید، ۱۸: رفعت، ۱۹: اندیشهگرایی، ۲۰: شادی و نشاط، ۲۱: تقلید، ۲۲: فردیت، ۲۳: شکل، ۲۴: اندازه، ۲۵: وزن، ۲۶: رنگ، ۲۷: مکان، ۲۸: نظم، ۲۹: محاسبه، ۳۰: احتمالات، ۳۱: زمان، ۳۲: آهنگ، ۳۳: زبان، ۳۴: مقایسه، ۳۵: علیّت، ۳۶: میل به زندگی، ۳۷: میل به غذا.
نگارخانه
ویرایش
