فقر، ثروت و تنهایی یعنی جهل و عجب

فقر، ثروت و تنهایی یعنی جهل و عجب-img

جهل و نادانی در مقام نظر و عمل بزرگ‌ ترین مصیبت بشر است؛ چرا که همه بدبختی‌ های بشر در دنیا و آخرت ریشه در جهالت انسان دارد. تکبّر در مقابل بندگان خدا بسیار مذموم است؛ یعنی شخص، خودستایی و فخرفروشی کرده، توقّع داشته باشد که دیگران او را بی‌ جهت محترم داشته، تکریمش کنند و روحیه استکباری را در خود تقویت نماید. این خصلت زشت از عادات ایام جاهلیّت و امری مذموم بوده و اگر در مقابل خداوند و دستورات او باشد، انسان را تا مرز کفر پیش می‌ برد.

منبع : پایگاه اطلاع رسانی دفتر حفظ و نشر آثار آیت الله خامنه ایتعداد بازدید : 414 تاریخ درج : 1401/10/12

یا علی! لافقر أشدّ من الجهل، و لامال أعود (أعون) من العقل، و لاوحدة أوحش من العجب.[1]

جهل در اینجا مقابل عقل است. سخت ترین و پرآسیب ترین فقرها این است که انسان جاهل باشد، فقر مالی قابل تحمّل است، امّا فقیر خرد و عقل هر چند ثروتمند باشد، مال و ثروت هم نمی تواند او را خوشبخت کند. و هیچ ثروتی پرفایده تر یا کمک کننده تر از عقل نیست. انسان عاقل اگر تهیدست هم باشد می تواند در زندگی خوشبخت باشد. و هیچ تنهایی وحشت انگیزتر از عجب و خودشگفتی نیست. عجب این است که انسان خود را آنقدر ممتاز و برجسته بداند که در برابر مزایای خودش شگفت زده و دچار اعجاب شود، بر اثر این بیماری انسان معجب احساس تنهایی می کند؛ زیرا مردم که این اعتقاد او را قبول ندارند، با او همزبان و هماهنگ نمی شوند و اگر هم کسانی بصورت تملّق به او چیزی بگویند، چون حرف تملّق آمیز پیداست که حرف حقیقی نیست، لذا او را قانع و راضی نمی کند و احساس تنهایی می کند.