آداب راه رفتــن از نـگاه قـــرآن

حسن حیدری
اسلام دین اجتماعی است و اصول اجتماعی آن، مهم‌ترین بخش‌های آن را تشکیل می‌دهد. آموزه‌های قرآنی نیز سرشار از اصول اخلاقی و هنجاری است. این اصول از آغاز تولد آدمی تا دم مرگ را دربر می‌گیرد. از این رو چیزی را در زندگی آدمی فروگذار نکرده است. بخشی از زندگی آدمی در میان مردم می‌گذرد. نوع نشست و برخاست و خوردن و خوابیدن، از جمله مسائل اجتماعی است که آثار بسیاری را با خود به همراه دارد. شخص در رفتار و کردار خود شاکله و شخصیتش را نشان می‌دهد. لذا نوع رفتار آدمی بازگوکننده بینش و نگرش اوست. بنابراین قرآن از مردمان می‌خواهد شسیوه‌ای را در تعاملات اجتماعی و رفتاری در پیش گیرند که بازگوکننده شخصیت سالم و معتدل آنها باشد. این بدان معنا خواهد بود که میان بینش و نگرش تاثیر متقابل است. همان‌گونه که بینش موجب می‌شود که شخص در نگرش و رفتار خویش روشی خاص را در پیش گیرد همین‌طور رفتار و کردار خاصی موجب می‌شود تا در یک فرآندی شخصیت وی تحت تاثیر قرار گیرد و نظام‌مند شود. بارها دیده‌اید که نهال ‌نورسی را به پایه‌ای می‌بندند تا راست شود و آنگاه که استواری و استحکام یافت پایه را از آن جدا می‌سازند و درخت در مسیر راست خود رشد می‌کند. رفتارها و کردارهایی که تحت کنترل و تربیت و پرورش قرار می‌گیرد این‌گونه روی شخصیت افراد اثر می‌گذارد. از این رو قرآن مجموعه آموزه‌‌هایی را برای رفتار هنجاری و درست بیان می‌کند و از همگان می‌خواهد تا آن را مراعات و در حفظ آن بکوشند تا شخصیت اجتماعی و متعادل و سالم آنان شکل گیرد. یکی از آموز‌های قرآن در حوزه رفتارهای هنجاری در زمینه چگونه راه رفتن است. قرآن به این مسئله توجه می‌دهد تا شخصیت درست و سالم را برای مومنان ایجاد و بستر لازمی را فراهم آورد. در این نوشتار تلاش شده نظر قرآن درباره آداب راه رفتن و راه رفتن‌های درست و شخصیت‌ساز تبیین شود.
توجه قرآن به آداب
قرآن همان‌گونه که درباره اموری چون بهترین شیوه و آداب دعا و یا سخن گفتن و کنش‌های ارتباطی با دیگران و تحمل دیگران و مانند آن آموزه‌هایی را بیان می‌کند، مجموعه‌ای از آداب را برای راه رفتن بازگو می‌کند که در حقیقت موجب تقویت شخصیت اعتدالی و سالم شخص می‌شود. اگر این مجموعه آداب در راه رفتن مراعات شود انسان از منظر مردم شخصی کامل و سالم به شمار می‌رود و آثار آن در یک فرآیند در شخصیت وی نیز نمودار می‌شود. دوستی می‌گفت که کت و شلوار و شیک‌پوشی و تمیز بودن لباس آثار خود را در کلام و ادبیات گفتار و مانند آن بروز و ظهور می‌دهد. انسان‌هایی که تمیز و شیک‌پوش هستند و به سر و وضع خود توجه دارند در بلندمدت به‌گونه‌ای متحول می‌شوند که آثار آن در روح و روان شخصیت‌شان به‌روشنی ظاهر می‌شود. انسان‌هایی که همانند افسران نظامی استوار و با حالتی خاص حرکت می‌کنند در یک فرآیندی رفتارشان در شخصیت آنان تاثیر می‌گذارد و به اصطلاح به نوعی دارای شخصیت خشک می‌شوند. از این رو حتی اگر سال‌های سال پس از بازنشستگی به راه رفتن آنان توجه کنید احساس نظامی بودن برای شما واضح و روشن است و هنگامی که با آنان سخن بگویید این خشکی نظامی‌گری را در روح و شخصیت‌شان مشاهده می‌کنید.
قرآن برای اینکه بهترین شخصیت را برای مومنان ایجاد کند و آنان را به کمال شایسته برساند مجموعه‌ای از آموزه‌ها را بیان کرده است که برخی در دسته واجبات و مستحبات و برخی دیگر در دسته نواهی و مکروهات شمرده می‌شود. برخی از آموزه‌های قرآن به آداب توجه می‌دهد. اینها اموری هستند که در شخصیت هنجاری اجتماعی شخص بسیار تاثیرگذار است. رعایت این امور و آداب موجب می‌شود که شخص از شخصیت خاص برخوردار شود و زمینه مناسبی برای تعالی وی فراهم آید.
اعتدال در راه رفتن
از مهم‌ترین آدابی که قرآن برای هر امری در زندگی بیان می‌کند و گاه به شکل روش و گاه ارزش از آن یاد می‌کند مسئله اعتدال و میانه‌روی است. میانه‌روی در هر امری پسندیده است. مسئله میانه‌روی و اعتدال در راه رفتن یکی از آداب مهمی است که قرآن در آیه 19 لقمان بدان اشاره می‌کند.
لقمان از حکیمان و فرزانگان بزرگ و برجسته‌ای است که قرآن وی را سرمشق می‌شمارد. قرآن از میان هزاران پیامبر و الگوی بشری به تعدادی معدود و از زندگی آنان تنها بخشی کوچک و از سخنان آنان شماری اندک را بیان می‌کند. یکی از این سخنان برجسته‌ای که قرآن نقل می‌کند مسئله چگونه راه رفتن در میان مردم است که حضرت لقمان(ع) در سفارش تربیتی خویش به فرزندش می‌گوید: واقصد فی مشیک؛ در راه رفتن رعایت اعتدال و میانه‌روی را کند. (سوره لقمان، آیه 19)
میانه‌روی و اعتدال در راه رفتن می‌تواند به اشکال مختلف خود را نشان دهد؛ مانند اینکه بسیار تند و شتاب‌زده و یا کند و شل راه نرود. بنابراین بهترین شیوه راه رفتن در جامعه رفتار آرام و معتدل است.
راه رفتن باوقار
از دیگر آدابی که قرآن بدان سفارش می‌کند راه رفتن با کمال و وقار و آرامی و به دور از هرگونه شتاب‌زدگی است. این نیز خود تفسیر کامل‌تری از همان اعتدال است. در حقیقت میانه‌روی و اعتدال در راه رفتن می‌بایست همراه با آرامش و گام‌های آرام ولی استوار باشد. نرمی در گام برداشتن امری است که تکبر را از آدمی می‌زداید. اینکه قرآن از شخص می‌خواهد که وقار داشته باشد و گام‌هایش را در روی زمین نرم بردارد و بر زمین نکوبد همانند رژه رفتن که فرد پای خویش را بر زمین می‌کوبد، بدان معناست که شخص می‌بایست مغرورانه و متکبرانه گام برندارد. اگر فرد نظامی لازم است برای ایجاد رعب و ترس بر زمین بکوبد و نوعی غرور و تکبر را به دشمنان نشان دهد ولی انسان در اجتماع باید از این‌گونه حرکات پرهیز کند. کوبیدن پا بر زمین و ایجاد سروصدا و گردن‌کشی تکبر است. از این رو خداوند در آیه 63 سوره فرقان از مردم می‌خواهد که در جامعه و خیابان و بیابان گام‌های نرم و آرام بردارند و بر زمین نکوبند.
در حقیقت نرم گام برداشتن و ‌آرام راه رفتن به معنای تواضع و فروتنی است که در رفتارهای اجتماعی و اخلاقی از امور پسنده‌ای است که همگان آن را ستایش می‌کنند. (فرقان آیه 63)
در مقابل، پا بر زمین کوبیدن و دوری از تواضع و آرامش و نرمی به معنای تکبر است. قرآن همین معنا را در آیه سوره اسراء این گونه به تصویر می‌کشد: در روی زمین گام‌ها را همانند گام‌های متکبران برندار تو گویی که می‌خواهد زمین را بشکافد و گردن فرازی کند و گردن خویش را از کوه‌ها بالاتر برد.
کسانی که متکبر هستند گمان می‌کنند خدای روی زمین هستند و در گام برداشتن به گونه‌ای بر زمین می‌کوبند که گویی می‌خواهند آن را بشکافند و زمین در زیر پایشان خوار شود و خود را شکافد و سرهایشان را چنان بالا می‌گیرند تو گویی می‌خواهند از کوه‌ها هم بالا بزنند. این‌گونه راه رفتن و گام برداشتن استکباری و متکبرانه امری است که خداوند آن را ناپسند می‌شمارد و به مزاح و طنز تلخ می‌گوید: شما نمی‌توانید با این‌گونه گام‌ برداشتن زمین را بشکافید و در بلندی به کوهها برسید. (اسراء آیه37)
لقمان نیز به پسر خویش این‌گونه سفارش می‌کند که در راه رفتن حالت تکبر به خود مگیر؛ زیرا خداوند آدم‌های فخر فروش را دوست نمی‌دارد. (لقمان آیه 18) تحلیل قرآن از راه رفتن خود بزرگ‌بینانه این است که این‌گونه گام برداشتن فخر فروشی است و خداوند کسانی که به دیگری فخر می‌فروشند دوست نمی‌دارد.
کسانی که فخرفروشی می‌کنند و به قول معروف باد در کله دارند کسانی هستند که شخصیت خود را از حالت عادی و سالم بیرون می‌برند و گام‌هایی از سرمستی و غرور برمی‌دارند و برای مردم پشیزی ارزش قائل نیستند. اینان افزون بر اینکه شرایط طرد اجتماعی را برای خود فراهم می‌آورند مورد قهر و غضب الهی نیز قرار می‌گیرند و خداوند بدانان بی‌مهری خواهد کرد و زمینه رشد و تعالی را از آنها می‌گیرد.
از مهم‌ترین آداب به ویژه برای زنان، گام برداشتن از روی حیا و وقار است. خداوند در آیه 63 سوره فرقان با تعریف و تمجید از راه رفتن دختران شعیب می‌فرماید: فجائت احدیهما تمشی علی استحیاء؛ یکی از دو دختر شعیب به سوی موسی آمد در حالی که با حیا و وقار گام برمی‌داشت.
به نظر می‌رسد که گام برداشتن از روی حیا چیزی شبیه گام‌های عروس در هنگامی است که در لباس بلند خود گام بر می‌دارد. در این‌گونه راه رفتن زن سر به زیر است و گام‌های کوتاه و آرام و با طمانینه‌ای بر می‌دارد. بنابراین بهتر است که زنان در هنگام گام برداشتن حیا و عفت را مراعات کنند. این ویژگی خاص زنان است که تنها در این آیه و آ‌ن نیز نسبت به زنان بیان شده است. البته اینکه زنان به گونه‌ای گام بردارند که زینت‌هایشان با سروصدا شنیده شود نیز نهی شده است که خود بیانگر همین معناست که راه رفتن به حیا آن است که کسی را متوجه خود نکند.
خداوند در آیه 3‍1 سوره نور می‌فرماید: زنان به گونه‌ای راه نروند که زینت‌هایی که به خود آویخته‌اند آشکار شود. این دستور دو معنا می‌تواند داشته باشد: نخست آنکه به گونه‌ای گام بر ندارند که صدای برخورد آویزه‌های زینتی به گوش برسد و دیگر آنکه از زیر لباس خود را نشان دهد. به نظر می‌رسد که معنای نخست قوی‌تر و درست‌تر باشد. بنابراین بر زنان است که گام‌های آهسته و آرامی بردارند که صدای زینت‌های آویخته به خود را دیگری نشوند.
از این رو استفاده از کفش و هر چیز دیگری که جلب نظر کند و یا گوش‌ها و چشم‌ها را به خود متوجه و خیره‌ کند کاری ناپسند شمرده می‌شود.

اشتراک گذاری