رابطه سخن و اختیار به این معناست که چگونه گفتار ما نشان‌دهنده و ناشی از اختیار ماست. سخن گفتن، به عنوان یک عمل ارادی، نشان‌دهنده وجود اختیار در انسان است. انسان با سخن گفتن، افکار، احساسات و خواسته‌های خود را بیان می‌کند و این بیان، ناشی از انتخاب و اراده اوست.

به عبارت دیگر، اختیار (به معنای توانایی انتخاب و عمل آزادانه) به عنوان زیربنای سخن گفتن عمل می‌کند. اگر انسان فاقد اختیار بود، نمی‌توانست سخن بگوید و یا سخن خود را انتخاب کند.

در عین حال، سخن نیز می‌تواند به عنوان ابزاری برای اعمال اختیار مورد استفاده قرار گیرد. انسان با سخن گفتن می‌تواند دیگران را تحت تأثیر قرار دهد، ایده‌ها و نظرات خود را منتقل کند و در نهایت، اعمالی را که می‌خواهد انجام دهد. به این ترتیب، سخن گفتن به عنوان یک عمل ارادی، به انسان امکان می‌دهد تا از اختیار خود برای شکل دادن به جهان اطرافش استفاده کند.

بنابراین، سخن و اختیار رابطه ای دو سویه دارند:

  • اختیار مبنای سخن است: بدون اختیار، سخن گفتن امکان‌پذیر نیست.

  • سخن ابزاری برای اعمال اختیار است: انسان با سخن گفتن می‌تواند از اختیار خود برای تأثیرگذاری بر دیگران و محیط استفاده کند.

از این رو، می‌توان گفت که سخن و اختیار دو مفهوم مرتبط و جدایی‌ناپذیر هستند.