یک مرجع تقلید: به دست آوردن ظرفیت عملی ساخت بمب هسته‌ای اشکال ندارد

۱ اردیبهشت ۱۴۰۱

۱۴ زمان تقریبی مطالعه ۳ دقیقه

یک مرجع تقلید در پاسخ به سوالی درباره‌ی حکم شرعی به دست آوردن «ظرفیت عملی ساخت بمب هسته‌ای» گفت: به دست آوردن ظرفیت و دانش این کار اشکال ندارد.

آیت‌الله سیدمحمدجواد علوی بروجردی در پاسخ به استفتا خبرنگار انصاف نیوز مبنی بر اینکه «آیا به دست آوردن دانش و ظرفیت عملی ساخت بمب هسته‌ای و نه ساخت بمب حرام است؟» اعلام کرد:

«بسمه تعالی

به دست آوردن دانش و ظرفیت عملی اشکال ندارد».

این‌ مرجع تقلید به پرسشی درباره‌ی دیدگاه فقهی خود پیرامون حکم شرعی «تولید، استفاده و‌ نگهداری بمب هسته‌ای» پاسخی نداد.

آیت‌الله سیدمحمدجواد علوی بروجردی در سال ۱۳۳۰ به دنیا آمد؛ وی نوه‌ی آیت‌الله ‌العظمی بروجردی، مدیر حوزه علمیه قم و مرجعیت عامهٔ شیعیان است.

آیت‌الله علوی بروجردی از استادانی نظیر حضرات آیات وحید خراسانی، میرزاجواد تبریزی، گلپایگانی، محمد روحانی، جعفر سبحانی، سیدمحمدرضا صدر، جوادی آملی، مرتضی مطهری و… درس آموخته است.

این مرجع تقلید در سال ۱۳۷۰ تدریس خارج اصول و در سال ۱۳۷۵ تدریس خارج فقه خود را آغاز کرده است.

در ادامه مروری خواهیم داشت به برخی از دیدگاه‌های آیت‌الله علوی بروجردی:

  • حفظ استقلال مرجعیت و حوزه امری ضروری است و در طول تاریخ تشیع نیز حوزه و مرجعیت مستقل بوده‌اند.
  • همان سابقه تمدنی که ایران دارد و همان فرهنگ غنی‌ که در گذشته داشته است باعث پیوند ایران و تشیع می‌شود. یعنی ایران در گذشته هم مهد ظهور پیامبرانی مثل زرتشت بوده است. قبل از اسلام هم در ایران حکومت‌هایی بودند که در دنیا ابرقدرت بودند و قسمتی‌های عظیمی از دنیا را در اختیار داشتند. این سابقه به نحوی با شیعه‌شدن ایران پیوند دارد. در گذشته، مثلاً در جنگ‌هایی که بین ایران و روم واقع شده است، نشان لشکر ایران را در مصر می‌بینید. حتی کانال سوئز و این آبراه که الان باز شده است، ریشه اصلی‌اش به زمان داریوش برمی‌گردد. یعنی داریوش برای حمل‌ونقل سپاه و مهمات خودش دستور داد این آبراه را حفر کنند. منشور کورش [هم] یک بیانیه است که در سازمان ملل به رسمیت شناخته شده است و حقوق بشر را در دنیا مطرح می‌کند؛ یعنی حقوق اقلیت‌ها و حقوق مذاهب غیرحاکم در کشور را بیان می­‌کند. اینکه تمدنی در آن روزگار به حقوق اقلیت‌ها توجه داشته است، نشان می‌دهد در گذشته ایران دیدگاه وسیعی وجود داشته است.
  • یکی از مواردی که به من عیب‌ و خرده می‌گیرند و از من انتقاد می‌کنند بر سر قضیه منشور کوروش است. چرا که بنده از منشور کوروش تجلیل می‌کنم. آقایان می‌گویند که نه، اسلام آمده و قبل از خودش را از بین برده است. این معنا را من قبول ندارم. این تفکر سقیفه‌ای است، تفکری که بعد از پیغمبر (ص) در سقیفه بنی‌ساعده درست کردند. در آنجا گفتند «حسبنا کتاب‌الله» و غیر قرآن را دور بریزید. لذا وقتی به ایران حمله شد کتابسوزی انجام شد. این را ما نباید انکار کنیم. چه کسی این کار را انجام داد؟ تفکری که می‌گوید ما غیر از قرآن را نمی‌خواهیم.
  • ما قدری از مردم فاصله گرفتیم و دیگر برای مردم پدری نمی کنیم. مردم به قول معروف در حوادث و ناراحتی ها همیشه به ما پناه می آوردند و ما پناه مردم بودیم، اما امروز این مساله کمرنگ شده به این دلیل که فرد روحانی متصدی اجرا شده، به این دلیل که ما آنطور که باید و شاید مسئولیت های خودمان را جدی نگرفتیم، به این دلیل که از جامعه خود شناخت لازم نداشتیم.
  • حرمت مرجعیت را باید شخصیت مراجع و روحانیت حفظ کنند و بی جهت در مسایل از آبروی روحانیت مایه نگذارند، اگر این حرمت حفظ شد، هر کجا شیعه هست، نفوذ فتوا هم خواهد بود. و بدانیم که اگر به طور روزمره مرجع تقلید در همه کارها دخالت کرد و وارد شد، اثر فتوا از بین می رود، اما در مواقع حساسی که هویت شیعه، هویت مملکت و ناموس شیعه به خطر می افتد، وظیفه ورود دارد.
  • آیت الله سیستانی در مسایل سیاسی و حکومتی به گونه ای عمل کردند که آبروی مرجعیت سرمایه کسی نباشد و این برداشت صورت نگیرد که این شخص را مرجعیت سرکار آورده و اگر خوب عمل نکرد، مرجعیت کاستی پیدا کند؛ این هنر آیت الله سیستانی است. یعنی تا به امروز نه تنها ایشان عراق را با این تدبیر گرداندند بلکه به گونه ای حرکت کردند که گَردی به دامن مرجعیت و روحانیت ننشسته است و این نقش بسیار ارزنده و ارزشمندی است