اختلاف اصلی بین دکتر محمد مصدق و محمدرضا پهلوی
اختلاف اصلی بین دکتر محمد مصدق و محمدرضا پهلوی شاه، بر سر کنترل ارتش و وزارت دفاع بود. مصدق، به عنوان نخستوزیر، خواستار آن بود که قدرت تعیین وزیر دفاع و ریاست بر ارتش به دست دولت و او باشد، اما شاه بر حفظ قدرت خود بر ارتش اصرار میکرد و این امر به اختلافات و تنشهای بیشتر بین آنها منجر شد.
جزئیات بیشتر:
خواست مصدق:
مصدق معتقد بود که کنترل بر ارتش باید در اختیار دولت و نخستوزیر باشد تا بتواند به طور موثر از آن برای حفظ نظم و امنیت ملی استفاده کند.
اصرار شاه:
محمدرضا پهلوی بر حفظ کنترل خود بر ارتش اصرار داشت، زیرا این قدرت را ابزاری برای حفظ موقعیت خود و مقابله با هرگونه تهدید بالقوه میدید.
اختلافات:
این اختلاف نظرها به سرعت به موضوعی کلیدی در روابط مصدق و شاه تبدیل شد و به تدریج تنشها بین آنها افزایش یافت.
پیامدهای اختلاف:
در نهایت، این اختلاف نظرها، به همراه سایر اختلافات، به وقوع کودتای 28 مرداد 1332 منجر شد که منجر به برکناری مصدق و پایان دوره حکومت وی شد.
مهمترین جنبهها:
- اختلاف قدرت: در واقع، اختلاف اصلی بر سر تقسیم قدرت بین نخستوزیر و شاه بود، جایی که مصدق به عنوان نماینده دولت، خواستار کنترل بر ارتش بود و شاه، به عنوان پادشاه، از کنترل بر ارتش امتناع ورزید.
- نفوذ خارجی: علاوه بر اختلافات داخلی، نفوذ خارجی نیز در این اختلاف نقش داشت، به طوری که برخی از کشورهای خارجی، به دنبال حفظ قدرت شاه و جلوگیری از نفوذ مصدق بودند.
- موضوع اصلی قیام 30 تیر: این اختلاف بر سر وزارت جنگ، موضوع اصلی قیام 30 تیر 1331 شد که به عنوان اعتراض مردمی به سیاستهای شاه و مصدق در این خصوص، به وقوع پیوست.