روابط میان یونان، روم و ایران
روابط میان یونان، روم و ایران پیچیده و طولانی بوده است. در دوران باستان، یونان و ایران، به ویژه در دورههای هخامنشی و سلوکی، روابط تجاری و سیاسی با یکدیگر داشتند. در دوران امپراتوری روم، روابط یونان و روم (به ویژه پس از تقسیم امپراتوری به شرقی و غربی) با امپراتوری ایران (ساسانیان) و سپس بیزانس، در طول قرون وسطی، به صورت جنگ و تعاملات سیاسی و فرهنگی بین این دو قدرت ادامه یافت.
روابط یونان با ایران:
پیش از حمله اسکندر:
در دوران هخامنشی، یونانیان (به ویژه در شهر مادی) با ایرانیان ارتباطات تجاری و فرهنگی داشتند.
بعد از حمله اسکندر:
بعد از حمله اسکندر، قلمرو ایران به دست سلوکیان درآمد و تا مدتی تحت سلطه یونانیان قرار گرفت. در این دوران، فرهنگ و زبان یونانی در قلمرو سلوکیان گسترش یافت.
در دوران ساسانیان:
در دوران ساسانیان، روابط میان ایران و یونان به صورت جنگ و تعاملات سیاسی و فرهنگی ادامه یافت. امپراتوری ساسانی با بیزانس (امپراتوری روم شرقی) در طول قرون متمادی درگیر جنگ بود.
روابط روم (بیزانس) با ایران:
جنگهای روم و ایران:
از دوره جمهوری روم، جنگهایی بین روم و اشکانیان آغاز شد که در دوران امپراتوری روم شرقی (بیزانس) و امپراتوری ساسانی، به طور متناوب ادامه یافت. این جنگها به طور عمده در مرز شرقی امپراتوری روم (بیزانس) و امپراتوری ساسانی رخ داد.
تعاملات فرهنگی و سیاسی:
در کنار جنگها، تعاملات فرهنگی و سیاسی بین بیزانس و ساسانیان نیز وجود داشت، که بر مبادلات تجاری و سیاسی بین دو امپراتوری تأثیر میگذاشت.
سقوط بیزانس:
در قرون وسطی، با سقوط امپراتوری روم غربی و ظهور اسلام، بیزانس به عنوان امپراتوری روم شرقی، قدرت اصلی در شرق بود. با این حال، با ظهور اسلام و ظهور امپراتوری عثمانی، بیزانس به تدریج قدرت خود را از دست داد و سقوط کرد.
روابط کلی:
تاثیر متقابل:
روابط میان یونان، روم و ایران باعث تاثیر متقابل فرهنگی، سیاسی و نظامی بین این سه قدرت شد.
تاریخ پیچیده:
تاریخ روابط این سه قدرت، تاریخ پیچیده و پر فراز و نشیب بوده و در ادوار مختلف، شاهد جنگ، تعاملات صلحآمیز و تبادلات فرهنگی بوده است.