دیدگاه ثرندایک دربارۀ آموزش و پرورش ثرندایک باور داشت که فعالیتهای مربوط به آموزش و پرورش را باید به طور علمی مطالعه کرد بر او آشکار بود که بین دانش فرایند یادگیری و فعالیتهای آموزشی باید یک رابطه نزدیک وجود داشته باشد. از این رو، انتظار داشت که هر چه اطلاعات بیشتری در باره ماهیت یادگیری به دست می آیند بههمان نسبت فعالیتهای آموزشی هم باید بهبود یابند ثرندایک ۱۹۰۶) در این باره :گفت البته دانش فعلی روانشناسی نزدیک به صفر است و تا رسیدن به کمال راه درازی در پیش داردفصل چهارم ادوارد لی ثرندایک ۱۴۵و کاربرد آن در آموزش ،ناکافی ،نامعین و نامطمئن است کاربرد روانشناسی در آموزش بیشتر شبیه به کاربرد گیاه شناسی و شیمی در کشاورزی است تا شبیه به کاربرد فیزیولوژی و بیماری شناسی در پزشکی هرکسی که دارای عقل سلیم است میتواند بدون دانش علمی کشاورزی ،کند و هرکسی با عقل سلیم میتواند بدون دانش روانشناسی و کاربرد آن آموزش دهد با وجود این همان گونه که کشاورز آگاه از دانش کاربرد گیاه شناسی و شیمی از کشاورز بدون این دانش در کشاورزی موفق تر است معلمی که میتواند روانشناسی یعنی طبیعت انسان را در مسائل آموزشگاه به کار گیرد از معلمی که از این دانش بی بهره است موفق تر خواهد بود (صص) (۱۰-۹اندیشه های ثرندایک در بسیاری جهات با تصورات سنتی در بارۀ آموزش و پرورش مغایر بود؛ ما یک مثال آشکار از این موضوع را در رابطه با نظریه عناصر همانند انتقال یادگیری دیدیم ترندایک (۱۹۱۲) همچنین به روش سخنرانی در آموزش که در آن زمان کاربرد فراوانی داشت و هنوز هم دارد نظر منفی داشتروش سخنرانی و روش شرح و توضیح مُعرّف رویکردی است که در آن حداقل فرصت به شاگرد داده میشود تا خود به کشف امور بپردازد. این روشها نتیجه گیریها را در اختیار شاگرد می گذارند و فرض میشود که شاگرد میتواند آنها را برای یادگیری بیشتر مورد استفاده قرار دهد. آنها تنها از شاگرد میخواهند که گوش فرادهد و بکوشد تا سؤالهایی را که خودش طرح نکرده است و جوابهایی را که خودش پیدا نکرده است .بفهمد این روشها می کوشند تا به شاگرد یک سهمیه تربیتی بدهند درست همان طور که کسی میکوشد تا از راه وصیت کردن به کسی سهمی از ارث خود را بدهد. (ص (۱۸۸)او همچنین گفته است:متداول ترین اشتباه دانشمند بی تجربه در آموزش این است که انتظار داشته باشد شاگردانش آنچه را به آنان میگوید بفهمند اما گفتن آموزش دادن نیست اظهار کردن واقعیتهایی که در ذهن انسان وجود دارند یک انگیزه طبیعی است که شخص را وا می دارد تا بخواهد دیگران هم از این واقعیتها آگاه گردند درست همان طور که نوازش کردن و آرام کردن یک کودک بیمار امری بسیار طبیعی است اما همان طور که نوازش کردن کودک تب او را درمان نمیکند گفتن واقعیتها به او نیز جهلش را درمان نمیکند (ص) (۶۱)ثرندایک به طور آشکار پیش از زمان خود بود پژوهش آموزشی در اواخر قرن بیستم و اوایل قرن بیست و یکم متفقاً نشان دادهاند که نارضایتی اولیه ثرندایک از سخنرانی کلاسی کاملاً به جا بوده است. این گونه برخورد با دانش آموزان به عنوان دریافت کنندگان منفعل دانش که بخش مهم روش سخنرانی است به اندازه درگیر کردن دانش آموزان با روشهای فعال یادگیری مانند یادگیریمقدمه ای بر نظریه های یادگیریمؤثر واقعمشارکتی و یادگیری مبتنی بر حل مسئله که مستلزم شرکت فعال در فرایند یادگیری است مـ نمی شود مایکل ، پرنس، (۲۰۰۴) پس اموزش خوب چیست؟ پیش از همه آموزش خوب مستلزم دانستن موضوع آموزش است اگر به طور دقیق ندانید که چه چیزی را می خواهید آموزش دهید، نخواهید دانست که چه مطالبی را ارائه دهید به دنبال چه پاسخ هایی باشید، و چه وقت خشنود کننده ها را به کار برید این اصل آن گونه که به نظر میرسد آشکار نیست تنها این اواخر ما اهمیت تعریف رفتاری هدفهای آموزشی را درک کرده ایم اگر چه هفت قاعده پایین را ثرندایک (۱۹۲۲) برای آموزش ریاضی پیشنهاد داده است اما آنها معرف روش آموزشی او به طورکلی هستند۱ موقعیتی را که شاگرد با آن روبه رو خواهد شد در نظر بگیرید..۲ پاسخی را که میخواهید به آن موقعیت پیوند دهید در نظر بگیرید.پیوند را خودتان تشکیل دهید؛ انتظار نداشته باشید که معجزه ای این کار را برای شما انجام دهد.۴. با یکسان بودن بقیه شرایط هیچ پیوندی ایجاد نکنید که مجبور به قطع آن باشید.۵ با یکسان بودن بقیه شرایط اگر یک پیوند کفایت میکند پیوندهای دوم یا سومی ایجاد نکنید.۶ با یکسان بودن بقیه شرایط پیوندها را به راهی که بعداً به عمل در خواهند آمد تشکیلدهید.. بنابراین موقعیتهایی را ترجیح دهید که زندگی حکم میکند و پاسخ هایی را که زندگی خود میطلبد (ص (۱۰۱)به اصطلاح امروزی تر ثرندایک یک کلاس درس دارای نظم و ترتیب با هدف هایی که به روشنی تعریف شده باشند را ترجیح میدهد این هدفهای آموزشی باید در حد توانایی پاسخدهی یادگیرنده باشند و باید به واحدهای قابل کنترل تقسیم ،شوند به گونه ای که وقتی یادگیرنده پاسخ مقتضی را میدهد معلم بتواند وضع خشنود کننده ای را برای او تدارک ببیند برای ثرندایک یادگیری از ساده به پیچیده پیش میرود انگیزش چندان اهمیتی ندارد بجز اینکه تعیین میکند چه چیزی برای یادگیرنده وضع خشنود کننده است. رفتار یادگیرنده عمدتاً به وسیله تقویت کننده های بیرونی تعیین میشود نه به توسط انگیزش درونی در این نظریه بر دادن پاسخهای درست به محرکهای معین تأکید میشود پاسخهای غلط را باید به سرعت تصحیح کرد تا اینکه از تکرار آنها جلوگیری شود. بنابراین امتحانات مهم هستند آنها برای یادگیرنده و معلم از فرایند یادگیری بازخورد فراهم می آورند اگر1.فصل چهارم ادوارد لی ثرندایک ۱۴۷دانش آموزان و دانشجویان درسهایشان را خوب یاد گرفته باشند باید بلافاصله تقویت بشوند. اگر یادگیرندگان چیزی را غلط آموخته باشند باید غلطهای آنها به سرعت تصحیح شوند؛ بنابراین، لازم است مرتباً از یادگیرندگان امتحان) به عمل آید. در واقع پژوهشهای انجام گرفته در باره به اصطلاح اثر آزمودن نشان داده اند که یادگیری و یادآوری زمانی افزایش می یابد که دانش آموزان، از پیش دبستان تا دانشگاه از مطالب آموزش داده شده مرتباً آزمون میشوند مک دنیل، آگاروال هيولسر " ، مک درموت و رودیگر، ۲۰۱۱ ؛ فاس و پایروزولو ، (۲۰۱۷)، هم چنان که ثرندایک ممکن بود پیش بینی کرده باشد، آزمونهای فراوان و بازخورد فوری عملکرد آزمون را بالا می برد کانگ، مک درموت و ،رودیگر (۲۰۰۷)موقعیت یادگیری را باید تا آنجا که ممکن است به زندگی واقعی نزدیک کرد. چنان که دیدیم ثرندایک معتقد بود که یادگیری از کلاس درس به محیط واقعی زندگی تا آن حد قابل انتقال است که شباهت بین دو موقعیت ایجاب میکند. آموزش حل مسائل دشوار به کودکان قدرت استدلال آنان را افزایش نمی دهد. بنابراین، آموزش زبان لاتین، ریاضیات یا منطق تنها در صورتی مفید است که دانش آموزان پس از فارغ التحصیل شدن نیازمند به کار بردن ،لاتین ریاضیات، یا منطق باشند. ثرندایک برنامه های کارآموزی و کارورزی را مورد تأیید قرار میداد و به مدارس حرفه ای بسیار علاقه مند بود. او برنامه های آموزشی را که در برگیرنده یادگیری آزمایشی نبودند و با استخدام در دنیای خارج از مدرسه رابطه نداشتند تأیید نمی کرد.استفاده می کنند، زیرا بنا به نظریه معلمان پیرو ثرندایک از کنترل مثبت در کلاس درس ثرندایک، عوامل خشنود کننده یا پاداشها پیوندهای بین محرکها و پاسخ ها را نیرومند می سازند اما عوامل آزارنده این پیوندها را ضعیف نمی.کنند همچنین معلمان پیرو ثرندایک از ایراد سخنرانی اجتناب میکنند و آموزش انفرادی را ترجیح میدهند. در اینجا میتوان نطفه های نگرش بی اف اسکینر نسبت به فعالیتهای آموزش و پرورش را دید. ما در این باره در فصل پنجم بیشتر توضیح خواهیم داد.