تنبیه چیست؟
تنبیه زمانی رخ میدهد که پاسخ چیز مثبتی را از موقعیت حذف کند یا چیزی منفی به آن بیفزاید. به زبان متداول ،مردم میتوان گفت که تنبیه دور ساختن چیزی از ارگانیسم است که خواستار آن ،است یا دادن چیزی است به او که طالب آن نیست. در هر دو حال پیامد پاسخ احتمال بازگشت آن پاسخ را موقتاً کاهش میدهد. اسکینر و ثرندایک بر سر اثر بخشی تنبیه هم رأی اندن تنبیه احتمال پاسخ را کاهش نمیدهد اگر چه تنبیه سبب بازداری یا واپس زدن پاسخ می شود، اما تا زمانی کهناتنبیه به کار میرود عادت ضعیف نمی.گردد اسكينر ، میگوید تنبیه برای حذف رفتار نادرست خطرناک یا نامطلوب از خزانه رفتار فرد طرح ریزی می شود، و فرض این است که کسی که به خاطر انجام رفتاری تنبیه میشود با احتمال کمتری آن رفتار را انجام خواهد داد. متأسفانه موضوع به این سادگی نیست پاداش و تنبیه از لحاظ تغییری که در رفتار ایجاد میکنند صرفاً در جهت ایجاد تغییر با هم متفاوت نیستند. کودکی که به سبب بازی1. punishment.۲ در بعضی متون روانشناسی ،یادگیری برای دور ساختن چیزی از ارگانیسم که خواستار آن است تنبیه منفی (negative punishment) و برای دادن چیزی به او که خواستار آن نیست تنبیه مثبت (positive punishment) آمده است. بازی خویرواست ہی پرورسیدومجنسی به شدت تنبیه میشود الزاماً تمایل کمتری نسبت به انجام این کار از خود نشان نخواهد داد؛ و شخصی که به علت حمله به دیگران زندانی میشود الزاماً نسبت به حمله به دیگران تمایل کمتری نخواهد داشت. پس از آنکه وابستگیهای تنبیهی از میان رفتند رفتار تنبیه شده ظاهر میشود. (ص ۸۰) ترجمه (فارسی)یکی از آزمایشهایی که اسکینر را به این نتیجه گیری واداشت آزمایشی بود که توسط دانشجوی او استیس (۱۹۴۴) انجام گرفت دو گروه هشت تایی موش تربیت شدند تا در جعبه اسکینر اهرم را فشار دهند پس از آن هر دو گروه تحت برنامه خاموشی قرار گرفتند رفتار یکی از دو گروه به طریق معمول یعنی حذف غذا بعد از فشار دادن اهرم خاموش شد. موشهای گروه علاوه بر دریافت نکردن غذا برای پاسخ اهرم فشار دادن شوک برقی نیز دریافت کردند. موشهای این گروه به طور متوسط ۹ بار شوک دریافت کردند سه مرحله خاموشی وجود داشت و موشها تنها در مرحله اول شوک دریافت کردند مراحل دوم و سوم برای هر دو گروه یکسان بودند. نتایج نشان دادند که گروه تنبیه شده در مرحله اول خاموشی از گروه تنبیه نشده پاسخهای اهرم فشار دادن کمتری دادند اما تعداد پاسخهای هر دو گروه در مرحله دوم خاموشی تقریباً یکسان بود، و گروه تنبیه نشده اندکی بیشتر از گروه تنبیه شده پاسخ داد از دادههای جلسه های اول و دوم می توان نتیجه گرفت که تنبیه مؤثر افتاده است زیرا تعداد پاسخها پیش از خاموشی برای گروه تنبیه شده کمتر بوده است اما در مرحله سوم خاموشی گروهی که قبلاً تنبیه شده بود از گروه تنبیه نشده پاسخهای بسیار بیشتری داد بنابراین در دراز مدت گروهی که در آغاز تنبیه شده بود از لحاظ تعداد کل پاسخهای پیش از خاموشی به حد گروه تنبیه نشده .رسید نتیجه این آزمایش نشان داد که روش ساده عدم تقویت (خاموشی) در از بین بردن یک عادت به اندازه عدم تقویت به اضافه مؤثر است نتایج پژوهش استیس در شکل ۶-۵ خلاصه شده اند. دلیل عمده اسکینر علیه استفاده از تنبیه این است که تنبیه در دراز مدت بی تأثیر است چنین به می رسد که تنبیه صرفاً رفتار را واپس میزند و زمانی که دیگر تهدید تنبیه وجود نداشته باشد نرخ پاسخ به میزان اولش باز میگردد ،بنابراین گرچه تنبیه اغلب خیلی مؤثر به نظر میرسد در واقع تنها اثری ناپایدار بر جای میگذارد دلایل دیگر اسکینر علیه تنبیه به قرار زیرندنظربهتنبیه.۱ تنبیه آثار جانبی هیجانی نامطلوب به بار می.آورد ارگانیسمی که تنبیه میشود می ترسد و ایــن ترس به محرکهای مختلفی که هنگام تنبیه شدن او حضور دارند تعمیم مییابد.۲ تنبیه به ارگانیسم نشان میدهد که چه کار نکند نه اینکه چه کار بکند. در قیاس با تقویت تنبیه این گرز اطلاعی در اختیار ارگانیسم نمیگذارد تقویت نشان میدهد که رفتاری که در موقعیت انجام گرفته مؤثر بوده است. بنابراین به یادگیری بیشتری نیاز نیست. تنبیه غالباً این آگاهی را به ارگانیسم میدهد که پاسخ تنبیه شده در ایجاد تقویت مؤثر نیست و او به یادگیری بیشتری نیاز دارد تا به پاسخی که کارساز است منجر گردد..۳ تنبیه صدمه زدن به دیگران را توجیه می.کند این البته در پرورش کودکان بیشتر صادق است. وقتی که کودکان تنبیه میشوند تنها چیزی را که می آموزند این است که در بعضی موقعیتها صدمه زدن به دیگران جایز است.۴ کودک با قرار گرفتن در موقعیتی که بتواند در آن رفتار قبلاً تنبیه شده خود را انجام دهد بدون اینکه برای آن تنبیه شود ممکن است وادار به انجام آن رفتار شود بنابراین در غیاب عوامل تنبیه کننده ممکن است کودکان (فحش بدهند، شیشه بشکنند با بزرگترها بی ادبانه رفتار کنند به بچه های کوچک تر آزار برسانند و غیره این کودکان آموخته اند که در حضور عوامل تنبیه کننده این رفتارها را واپس بزنند اما دلیلی نمیبینند که در غیاب عوامل تنبیه کننده این رفتارها را انجام ندهند..۵ تنبیه در شخص تنبیه شده نسبت به عامل تنبیه کننده و دیگران پرخاشگری ایجاد می.کند تنبیه در شخص تنبیه شده پرخاشگری ایجاد میکند و این پرخاشگری ممکن است موجب مشکلات دیگری بشود. برای نمونه مؤسسات کیفری جامعه که تنبیه را به عنوان وسیلهٔ اصلی کنترل به کار می برند، مملو از افراد بسیار پرخاشگر هستند و مادام که تنبیه یا تهدید تنبیه برای کنترل رفتار آنان به کار میرود همچنان پرخاشگر باقی خواهند ماند.فصل پنجم بوروس فردریک اسکینر ۱۷۷.۶ تنبیه اغلب یک پاسخ نامطلوب را جانشین پاسخ نامطلوب دیگری میسازد. برای نمونه کودکی که به سبب ریخت و پاش چیزها تنبیه میشود یک بچه گریه کن از آب در می آید؛ درست همانگونه که شخصی که برای دزدی تنبیه میشود ممکن است پرخاشگر شود و در فرصت مناسب به جرایم سنگین تری دست بزند.سیرز ، مکوبی ، و لوین (۱۹۵۷)، در این باره که چگونه ۳۷۹ مادر ساکن حومه شهر نیوانگلند کودکان خود را از تولد تا سن کودکستان با توجه به استفاده از تقویت و تنبیه تربیت میکنند مورد مطالعه قرار دادند این پژوهشگران با مادران مصاحبه به عمل آوردند تا نوع تنبیه و پاداش مورد استفاده شان و نیز فراوانی آنها را تعیین کنند هر چند که این پژوهش به طور کامل کنترل شده نبود و موارد خاص تقویت و تنبیه امکان ثبت کردن ،نداشت اما پژوهشگران توانستند تعدادی نتیجه گیری به عمل آورند. مهمترین نتیجه گیری آنان این بود که تقویت و تنبیه در پرورش عبرات کودکان به طور مساوی تأثیرگذار نیست در نتیجه مصاحبه ها، مادران به عنوان تنبیه کننده یـا پاداش دهنده تقسیم شدند و معلوم شد که تنبیه بسیار کم اثر تر از پاداش بود آثار منفی استفاده از تنبیه بسیار بیشتر از تغییرات مثبت رفتاری بودند.پژوهشگران این نتایج را بسیار قاطع ( ص) (۴۸۴ توصیف کردند. کودکان مادرانی که برای از سوی مادر تنبیه میشدند از کودکانی که برای این عمل تنبیه نمیشدند بیشتر شب ادراری از شب ادراری داشتند. مادرانی که کودکان خود را برای وابسته بودن به دیگران تنبیه می کردند بیشتر شاهد این گونه رفتار در کودکان خود بودند مادرانی که کودکان خود را به خاطر پرخاشگری تنبیه می کردند شاهد پرخاشگری بیشتری در کودکانشان بودند جالب اینکه کودکانی که شدیداً تنبیه میشدند رفتارهای منفی پیش گفته را بیشتر از خود نشان میدادند تنبیه شدید حتی با مسائل خوردن و خوراندن در بعضی کودکان همراه بود. در توافق با استدلال اسکینر و دادههای استیس پژوهشگران فوق دریافتند که تنبیه روش مؤثری برای تغییر رفتار است و یافته های آنان استفاده از تنبیه را در تربیت کودکان قویاً مردوددانسته اند.هر چند که تنبیه بدنی مانند به پشت زدن یا سیلی زدن در ایالات متحد آمریکا متداول است ۳۰ کشور در دنیا قوانینی گذرانیده اند که این عمل را ممنوع کرده است. پژوهشهای جاری با هزاران کودک شواهد اولیه مورد استناد فوق را منعکس می.کنند کودکانی که تنبیه میشوند در دوران اولیه کودکی با احتمال بیشتری بر مشکلات رفتاری (مولوانی و مبرت (۲۰۰۷) و در دوران بعدی زندگی به مشکلات سلامتی، از جمله ،افسردگی، اضطراب و سوء استفاده از مواد گرشاف، مقدمه ای بر نظریه های یادگیری،۲۰۰۳، گرشاف و بیتنسکی ، (۲۰۰۷) گرفتار می.شوند پس چرا تنبیه کاربردی چنین فراوان دارد؟ اسکینر (۱۹۵۳) میگوید زیرا عمل تنبیه برای شخص تنبیه کننده تقویت کننده .استبی تردید تنبیه شدید بلا فاصله میل به انجام عمل تنبیه شده را کاهش میدهد. شکی نیست کهاین نتیجه مسبب استفاده فراوان از تنبیه است. ما به طور غریزی به کسی که رفتارش ما رایامی آزارده حمله می کنیم - شاید نه به صورت فیزیکی بلکه با انتقاد، عدم تایید، سرزنش، با تمسخر صرف نظر از اینکه تمایل به انجام چنین عملی جنبه ارثی دارد یا نه، مسلماً نتیجه آن تقویت کننده است و همین امر رایج بودن آن را تبیین میکند اما در دراز مدت تنبیه عملاً رفتار تنبیه شده را از خزانه رفتاری حذف نمی کند و توفیق موقتی آن در ازای بهای گزاف کاهش دادن کارآمدی کلی و خوشوقتی گروه تمام میشود (ص (۱۹۰ذکر این نکته جالب است که اسکینر هرگز به وسیلۀ پدرش تنبیه بدنی نشده و تنها یک بار مادرش او را برای حرف زشت زدن وادار کرده بود که دهانش را با صابون بشوید) (اسکینر، ۱۹۶۷، ص ۳۹۰).جانشینهای تنبیهاسکینر تعدادی روش جانشین برای تنبیه به قرار زیر معرفی کرده است مقتضیاتی را که منجر به رفتار نامطلوب میشوند میتوان تغییر داد و بدین وسیله میتوان رفتار را تغییر داد برای مثال دور ساختن ظروف شکستنی از دسترس کودک سبب خواهد شد که دیگر کودک ظرف ها را نشکند. همچنین میتوان رفتار نامطلوب را با اجازه دادن به ارگانیسم که تا سرحد اشباع یا دلزدگی به آن رفتار ادامه دهد از بین برد؛ مانند اینکه به کودک اجازه داده شود تا هر چه میخواهد شیرینی بخورد يا کبریتها را آتش بزند توصیه ای شبیه به آنچه گاتری در فصل هشتم ارائه داده است اگر رفتار نامطلوب ناشی از مرحله رشد کودک است میتوان منتظر ماند تا کودک به سن بالاتر برسد در این صورت مشکل خود به خود بر طرف خواهد شد. اسکینر (۱۹۵۳) در بارۀ این روش میگوید اگر این کار صورت نگیرد معمولاً نمیتوان به سادگی رفتارهای مشکل زا را تحمل کرد به ویژه در شرایط معمول خانواده ها؛ اما آسوده خاطر خواهیم بود اگر بدانیم که با موفقیت گذرانیدن کودک از یک مرحله غیر قابل قبول از لحاظ اجتماعی او را از عواقب نامطلوب تنبیه برحذر داشته ایم وش دیگر این است که فرصت بدهیم تا زمان خود مشکل را حل کند اما ممکن است زمان خیلی طولانی باشد عادتها به سرعت فراموش نمیشوند برای مثال اسکینر (۱۹۶۰) در پروژه کبوترها در پلیکان که پیشتر به آن اشاره شد دریافت که حیوانهای آموزش دیده او پس از گذشت1. فصل پنجم بوروس فردریک اسکینر شش سال از آزمایش اولیه و گذراندن این ایام در بی فعالیتی بلافاصله و به طور درست پاسخ آموخته شدۀ شش سال پیش را انجام دادند باز هم روش جانشین دیگر برای تنبیه تقویت کردن رفتار ناهمساز با رفتار نامطلوب است برای مثال کودک در حضور کبریت برای درس خواندن تقویت می شود نه برای آتش زدن کبریت با وجود اینها بهترین راه از بین بردن عادت نامطلوب نادیده گرفتن آن است. اسکینر (۱۹۵۳) میگویداحتمالاًبهترین فرایند جانشین برای تنبیه] خاموشی .است این روش زمان می برد اما از فراموشی طبیعی خیلی سریعتر اتفاق میافتد به نظر میرسد که این روش خالی از عوارض جانبی نامطلوب است. برای مثال پیشنهاد میکنیم که پدر یا مادر به رفتار نامطلوب کودک خود بی توجهی نشان دهند اگر رفتار کودک به این دلیل نیرومند میشود که به وسیله آن رفتار از پدر یا مادر پاداش دریافت میکند وقتی که این پیامد قطع شود رفتار کودک دیگر تکرار نخواهد شد. به طور کلی رفتار به دلیل اینکه تقویت میشود ادامه مییابد این اصل هم در مورد رفتار مطلوب درست است و هم در مورد رفتار نامطلوب برای حذف رفتار نامطلوب باید منبع تقویت راپیدا کرد و آن را از میان برداشت رفتاری که تقویت به دنبال نداشته باشد خاموش میشود.