بازدارندگی
بازدارندگی به معنی مجموعه اقداماتی است که یک دولت یا گروهی از دولتها انجام میدهند تا تهدیدهای بالقوه یا بالفعل آنها از انجام عملیات خصمانه علیه منافع ملیشان منصرف شوند. در واقع، بازدارندگی به دنبال جلوگیری از جنگ با ایجاد انگیزه برای عدم حمله یا تهاجم است.
ویژگیهای نظریه بازدارندگی:
قابلیت:
این ویژگی به توانایی دولتها در نظریه بازدارندگی مربوط میشود. یعنی توانایی وارد کردن ضربه به مهاجم احتمالی با استفاده از تجهیزات متعارف و غیر متعارف.
اعتبار:
این ویژگی به معنای پذیرش واقعیت داشتن توانایی و اراده لازم برای استفاده از آن جهت جلوگیری از تهاجم است. بازدارندگی زمانی موثر است که توانایی کافی برای پاسخ به تهدید وجود داشته باشد.
ارتباط:
در نظریه بازدارندگی، جلوگیری از برخورد میان طرفین به تبادل نظر صریح و ضمنی طرفین بستگی دارد. دولتها باید نیات واقعی خود را از طریق اعلام رسمی، ارسال پیام و اعلام برنامههای خود آشکار کنند.
ثبات:
بازدارندگی متقابل با ثبات نیست و تحولات جدید در حوزههای دفاعی میتوانند بر ثبات این وضعیت اثر بگذارند.
نظریه بازدارندگی هستهای:
این نظریه بیان میکند که جنگافزارهای هستهای به علت قدرت تخریب بالا میتوانند از حمله نظامی یک کشور قدرتمندتر جلوگیری کنند. برنارد برودی، دانشمند روابط بینالملل، در سال 1964 بیان کرده است که «یک بازدارنده هستهای باید همواره آماده باشد و هیچگاه استفاده نشود».
نقش بازدارندگی در روابط بینالملل:
بازدارندگی یکی از مهمترین حوزههای مطالعاتی روابط بینالملل و مطالعات استراتژیک است و در کنار جنگ، به عنوان یکی از مهمترین موضوعات در این حوزه به شمار میرود.
مثال:
ایالات متحده آمریکا و اتحاد جماهیر شوروی در طول جنگ سرد از نظریه بازدارندگی هستهای برای جلوگیری از حمله به یکدیگر استفاده میکردند. این نظریه باعث ایجاد تعادل در قدرت نظامی بین دو کشور شد و از بروز جنگ جهانی سوم جلوگیری کرد.