اشتباهات رایج در مدیریت کلاس
یکی از مهمترین مسئولیتهای هر معلمی کمک به دانشآموزان برای یادگیری هر چه بهتر موضوعات درسی است. بدون شک یادگیری در محیطهای شلوغ و آشفته کار بسیار دشواری است. بنابراین ایجاد یک محیط آرام و سازنده و حفظ آن برای یادگیری دانشآموزان را میتوان یکی از چالشهای روزانۀ هر معلمی در نظر گرفت.
ممکن است تصور کنید کلاسی که سی تا چهل دانشآموز را در خود جای داده، هیچگاه نمیتواند آرام و بیدردسر باشد و شلوغی و آشفتگی در چنین کلاسهایی یک موضوع کاملاً طبیعی است. اما واقعیت این است که وجود هرج و مرج و آشفتگی همیشگی در کلاس درس، به هیچ عنوان طبیعی نیست. بلکه این مشکل به ضعف و ناتوانی معلم در مدیریت کلاس و مدیریت رفتار دانشآموزان برمیگردد.
همۀ ما به عنوان معلم، این توانایی را داریم که کلاس را به شیوۀ مورد نظر خود هدایت و مدیریت کنیم. کافیست یک سیستم مدیریتی مشخص را برای کلاستان طراحی کنید و بر اساس این سیستم، خود را برای هر نوع رفتار و چالش احتمالی در کلاس درس آماده کنید. همچنین شناسایی اشتباهات رایج در مدیریت کلاس و اجتناب از انجام چنین اشتباهاتی، میتواند در مدیریت هر چه بهتر رفتار دانشآموزان، کمککننده باشد.
در این مقاله از مجله اساتید استادبانک، به ۱۰ مورد از اشتباهات رایج در مدیریت کلاس و مدیریت رفتار شاگردان اشاره کردهایم. همچنین در هر مورد، پیشنهاداتی برای جلوگیری از بروز چنین اشتباهاتی ارائه شده است. لطفاً با ما همراه باشید.
همچنین اگر علاقمند به همکاری با استادبانک در زمینۀ تدریس خصوصی هستید، پیشنهاد میکنیم مقالۀ زیر را مطالعه کنید.
مزایای استخدام به عنوان معلم خصوصی در استادبانک
۱. عدم تعیین قوانین شفاف کلاسی، یکی از اشتباهات رایج در مدیریت کلاس
روزهای اول مدرسه، زمان طلایی برای به دست گرفتن مدیریت کلاس است. برخی از معلمان از این فرصت بهره نمیبرند و قوانین و مقررات مشخصی را برای شاگردان وضع نمیکنند. البته تعیین قوانین کلاسی برای دانشآموزان، خود نیاز به رعایت برخی قوانین دارد!
برای مثال، پیشنهاد میشود تعداد قوانینی که معلم برای کلاس خود در نظر میگیرد بین ۴ تا ۶ مورد باشد. این قوانین باید جامع باشد و تمام موقعیتهای احتمالی در کلاس را در بر بگیرد. زیاد بودن تعداد قوانین، احتمال رعایت آنها را از سوی دانشآموزان کاهش میدهد.
همچنین بر اساس تحقیقات انجام شده، مشارکت فعال دانشآموزان در تعیین قوانین کلاسی، در مدیریت هر چه بهتر کلاس، تأثیر مستقیم دارد. این مشارکت، به دانشآموزان کمک میکند تا بهتر با قوانین آشنا شوند. زمانی که دانشآموزان درگیر تعیین قوانین کلاس میشوند، این قوانین را بهتر متوجه میشوند و به نوعی آنها را متعلق به خودشان میدانند (Paine, Radicchi, Rosellini, Deutchman, & Darch, 1983).
برخی دیگر از آموزگاران، انتظارات را به صورت مبهم و نامشخص بیان میکنند. به این ترتیب دانشآموزان از عواقب و نتابج رعایت نکردن قوانین کلاسی آگاه نمیشوند.
برای اجتناب از این مشکل، معلّم باید در روزهای شروع مدرسه، انتظارات و خط قرمزهای کلاس را به صورت واضح و شفاف برای شاگردان بیان کند. عواقب رعایت نکردن قوانین نیز باید به طور دقیق مشخص شود. اگر دانشآموزان از نتیجۀ هر تخلف اطلاعات کافی نداشته باشند، به احتمال زیاد مقررات را جدی نخواهند گرفت.
نکتۀ بسیار مهم این است که بیان قوانین کلاس باید در نهایت احترام و آرامش از سوی معلم صورت بگیرد. ارائۀ این نکات با حالت تدافعی و تهدیدآمیز، منجر به احساس ناامنی و بیاعتمادی دانشآموزان نسبت به معلم میشود. در چنین شرایطی ایجاد یک محیط یادگیری اثربخش بسیار دشوار خواهد بود.
۲. نادیده گرفتن ارتباط بین نحوۀ تدریس معلم و رفتارهای دانشآموزان
معمولاً ارتباط مستقیمی بین نحوۀ تدریس معلم و رفتارهای دانشآموزان در کلاس درس وجود دارد. اگر درسی که معلم ارائه میکند بسیار آسان، بسیار سخت، یا از نظر دانشآموزان، غیرکاربردی و خسته کننده به نظر بیاید و یا معلم مدت زمان طولانی بدون هیج وقفه و استراحتی به تدریس خود ادامه دهد، احتمال بروز رفتارهای نامناسب در دانشآموزان بیشتر میشود (Center, Deitz, & Kaufman, 1982).
اولین و بهترین راهکار برای مدیریت رفتار دانشآموزان در کلاس درس، استفاده از روشهای تدریس اثربخش است. تحقیقات اورتسون و هربس در زمینۀ مدیریت کلاس نیز این ادعا را اثبات میکند (Evertson & Harris, 1992).
تدریس در بازههای زمانی کوتاه مدت به همراه نتایج ملموس، جلب مشارکت بالای دانشآموزان، ارائۀ بازخوردهای مناسب به آنها و استفاده از سایر راهکارهای تدریس اثربخش، به ایجاد محیطهای یادگیری مؤثر و در نتیجه کاهش مشکلات رفتاری دانشآموزان بسیار کمک میکند.
همچنین تحقیقات نشان دادهاند که بیان اهداف یادگیری برای دانشآموزان، مشارکت دادن آنها در ایجاد قوانین و روتینهای کلاسی، و نشان دادن کاربرد موضوعات درسی در زندگی روزمره، رفتار شاگردان را در کلاس درس به طرز قابل توجهی بهبود میدهد (Miller, Barbetta, & Heron, 1994).
۳. بیتوجهی به دلایل رفتارهای نامناسب دانشآموزان
یکی دیگر از اشتباهات رایج در مدیریت کلاس این است که معلم در نتیجهگیری خود، تنها به رفتار نامناسب دانشآموز توجه کند؛ برای مثال سروصدا کردن، مشت زدن به همکلاسی، بلند شدن از صندلی و غیره. بی توجهی به علت اصلی این نوع رفتارها، تصویر ناقصی از آن رفتار را به معلم ارائه میدهد و کمک چندانی به اصلاح و بهبود آن نمیکند.
برای مدیریت هر چه بهتر رفتارهای نادرست دانشآموزان، ابتدا از خود سؤال کنید دلیل این رفتار چیست؟ دانشآموز من با انجام چنین رفتاری به چه هدفی دست پیدا میکند؟ اگر چه که همۀ مشکلات رفتاری شاگردان، هدف مشخصی ندارند و ناشی از بیشفعالی یا مشکلات دیگر هستند، اما در اکثر موارد میتوان هدف پنهان دانشآموز یا عامل انگیزاننده برای انجام چنین رفتاری را شناسایی کرد.
برای مثال ممکن است دو دانشآموز، در کلاس شما رفتار تکلیفگریز (off-task behavior) داشته باشند. ظاهر هر دو رفتار یکسان است. با این حال ممکن است رفتار تکلیف گریز یک دانشآموز تنها برای جلب توجه معلم و همکلاسیها صورت گرفته باشد. اما در مورد دانشآموز دیگر، سخت بودن تکالیف باعث بروز چنین رفتاری شده است.
بدیهی است راه حلی که معلم برای هر یک از این دو دانشآموز در نظر میگیرد باید کاملاً متفاوت باشد. در صورتی که معلم از روش یکسانی برای هر دو نفر استفاده کند، نه تنها بهبودی در رفتار شاگردان ایجاد نمیشود، بلکه ممکن است نتیجۀ معکوس بدهد.
بهترین روش برای مدیریت رفتار دانشآموزان، استفاده از روشهای تدریس اثربخش است
۴. تلاش بیش از حد برای استفاده از روشهای مدیریتی ناکارآمد
زمانی که معلم از روشی برای مدیریت رفتار دانشآموز استفاده میکند که کارساز نبوده، معمولاً در اولین واکنش خود، با تلاش بیشتری از این روش استفاده میکند. متاسفانه در اغلب موارد، این تلاش به صورت منفی صورت میگیرد. برای مثال، معلم صدای خود را بالاتر میبرد، با دانشآموز مخالفت میکند، پیامدهای منفی را افزایش میدهد و غیره. این موضوع نه تنها بهبودی در شرایط ایجاد نمیکند، بلکه باعث ایجاد اختلال در روابط بین معلم و دانشآموز میشود.
وقتی یک راهکار کارساز نیست، به جای تلاش بیشتر، بهتر است راهکار دیگری را امتحان کنید. برای مثال زمانی که دو دانشآموز شما مدام در کلاس صحبت میکنند، به جای سرزنش و داد زدن، بهتر است به آرامی به سمت آنها بروید، تماس چشمی برقرار کنید و از یک نشانۀ غیرکلامی استفاده کنید. این روش علاوه بر اینکه به حفظ شخصیت این دو دانشآموز کمک میکند، جایگاه شما را نیز به عنوان معلم ارتقا میدهد.
به عنوان مثالی دیگر، زمانی که دانشآموز تکالیف خود را در کلاس انجام نمیدهد، به جای توبیخ او بهتر است از شاگرد دیگری که در حال انجام تکالیف است را تمجید کنید. مزیت چنین رفتاری این است که دانشآموز خاطی، هم از رفتار نادرست خود آگاه میشود و هم در بین همکلاسیهای خود احساس شرمندگی نمیکند.
فراموش نکنیم که چالشبرانگیزترین شاگردان ما، همانهایی هستند که بیشترین مشکلات عاطفی و رفتاری را دارند و در نتیجه به حمایت بیشتری از سوی معلم نیاز دارند. اما متاسفانه در اغلب موارد، کمترین توجه را دریافت میکنند (Gable, Hendrickson, Young, Shores, & Stowitschek, 1983)
۵. برداشتهای شخصی از رفتارهای نادرست دانشآموزان
در هر کلاس درسی ممکن است برخی رفتارها یا سخنان نامناسب از شاگردان سر بزند. در صورتی که معلم اعتماد به نفس کافی نداشته باشد، همواره برداشتهایی شخصی از این رفتارها خواهد داشت. این موضوع به مرور منجر به ایجاد احساسات ناخوشایند در معلم میشود.
در نهایت، این احساسات، باعث میشوند که معلم در مواجهه با سایر چالشهای کلاسی واکنشهای احساسی نشان دهد؛ بیشتر از قبل سر شاگردان فریاد بزند و یا آنها را سرزنش کند.
عکسالعملهای شما به عنوان معلم در موقعیتهای خاصی که در کلاس ایجاد میشود، میزان اعتماد به نفس شما را به شاگردان نشان میدهد. هر چقدر که دانشآموزان شما را فرد با اعتماد به نفستری ببینند، تمایل بیشتری برای پیروی کردن از قوانین و انتظاراتتان دارند.
بنابراین تلاش کنید تا با مطالعه و تمرین، اعتماد به نفس و عزت نفس خود را افزایش دهید. در این صورت در مدیریت رفتار دانشآموزان، به مشکلات کمتری برمیخورید.
مدیریت کلاسهای چندپایه
۶. نداشتن برنامه مشخص برای زمانهای تغییر و انتقال
یکی از اشتباهات رایج در مدیریت کلاس به خصوص در مقطع ابتدایی این است که در برنامهریزیهای خود، زمانهای انتقال را نادیده میگیرند. منظور از زمان انتقال، زمانهایی مانند مثالهای زیر است:
- میخواهیم از یک کتاب درسی به سراغ کتاب دیگر برویم
- بعد از اتمام یک فصل از کتاب میخواهیم وارد فصل جدید شویم
- بعد از برگزاری امتحان کلاسی میخواهیم درس را شروع کنیم
- برای ارائۀ بعضی از درسها دانش آموزان باید از کلاس به محل دیگری هدایت شوند و غیره
بدون داشتن برنامۀ مناسب، کتترل دانشآموزان در این زمانها میتواند بسیار چالش برانگیز و خسته کننده باشد. در بسیاری از مواقع، زمان انتقال بسیار طولانیتر از حد معمول میشود. این موضوع هم زمان زیادی از کلاس را هدر میدهد و هم باعث افزایش رفتارهای نامناسب از سوی شاگردان می شود.
برنامهریزی برای انتقال سریع و بی سر و صدا باعث میشود که درس به موقع شروع شود، انرژی معلم هدر نرود و از ایجاد تعامل منفی بین معلم و دانشآموز جلوگیری میکند.
برای دستیابی به این هدف پیشنهاد میکنیم قوانین مشخصی را برای زمانهای انتقال در نظر بگیرید و این قوانین را به دانشآموزانتان نیز آموزش دهید. هر زمان که نیاز بود، این قوانین را برای آنها مرور و یادآوری کنید. بازههای زمانی مشخصی را برای مرحلۀ انتقال در نظر بگیرید. برای مثال، به دانشآموزان بگویید تا سه دقیقۀ دیگر درس جدید را شروع میکنیم. تا زمانی که همۀ دانشآموزان در صندلیهای خود قرار نکرفتهاند و سکوت کامل را رعایت نکردهاند، درس را شروع نکنید.
۷. افراط و تفریط در نادیده گرفتن مشکلات رفتاری دانش آموزان
یکی از اصول بسیار مهم در مدیریت کلاس، اصل تغافل یا نادیده گرفتن برخی رفتارهای نادرست دانشآموزان است. اما برخی از معلمان در استفاده از این قاعده، افراط و تفریط به خرج میدهند. یعنی یا تمام اشتباهات را نادیده میگیرند و یا از هیچ موردی حتی کم اهمیت نیز نمیگذرند. هیج یک از این دو روش مؤثر نیستند.
بهترین روش این است که به اندازه و در مواقع مناسب از اصل تعافل استفاده کنید. برای مثال اگر دانشآموز به جای انجام مسألۀ ریاضی در حال نقاشی کشیدن است، یا اگر رفتارهای او افراطی و آسیب زننده هستند، نمیتوان این مشکلات را نادیده گرفت. اما در بسیاری از مواقع میتوانیم رفتار نادرست دانشآموز را نادیده بگیریم. در عوض با ارائۀ مثالی از رفتار مناسب و تمجید از دانشآموزی دیگری که رفتار درست را انجام میدهد، به دانشآموز خاطی آموزش دهیم.
چالشبرانگیزترین دانشآموزان، بیشترین حمایت را از سوی معلم نیاز دارند.
۸. استفادۀ بیش از حد از روشهایی مانند دادن زدن و تهدید کردن
داد زدن در موقعیتهای غیرضروری و تهدید کردن مداوم شاگردان، نشاندهندۀ ضعف و ناتوانی معلم در مدیریت کلاس است. اگر چه که برخی از معلمان ادعا میکنند در موقعیتهای مختلف با داد زدن یا تهدید کردن به هدف مورد نظر خود رسیدهاند، اما فراموش نکنیم که همۀ این روشها موقتی هستند.
معلمان با استفاده از چنین شیوههایی تنها برای لحظات کوتاهی میتوانند دانشآموزان را وادار کنند که از قوانین معلم پیروی کنند. اما در طولانی مدت و با تکرار مداوم این الگوها، روشهای مذکور تأثیر خود را از دست میدهند. بنابراین پیشنهاد میکنیم از استراتژیهای مناسبتری برای مدیریت کلاس خود استفاده کنید تا نیازی به استفادۀ بیش از حد از این نوع روشها نداشته باشید.مطالعه بیشتر: بهترین معلم کیست؟
۹. برخوردهای متفاوت در مقابل تخلّفات یکسان
دانشآموزان معمولاً معلّمهای خود را محک میزنند تا ببینند در چه حد میتوانند در کلاس درس، آزادانه رفتار کنند. در صورتی که معلم به قوانینی که خود وضع کرده است، پایبند نباشد و با وجود مشاهدۀ تخلف مکرر دانشآموزان، واکنشهای اصلاحی مناسبی نداشته باشد، نمیتواند از دانشآموزان انتظار داشته باشد که این مقررات را جدی بگیرند. این موضوع هم یکی دیگر از اشتباهات رایج در مدیریت کلاس است.
نکتۀ مهم دیگر این است که دانشآموزان در هر سنّی که باشند به سرعت متوجه رفتارهای متناقض و تبعیضآمیز معلّم خود میشوند. اگر معلم در مقابل تخلفات شاگردان، برخورد تبعیضآمیزی داشته باشد، اعتماد دانشآموزان نسبت به او از بین خواهد رفت. در نتیچه انگیزهای برای احترام به قوانین کلاس نخواهند داشت.
بنابراین همان قدر که پایبندی به اجرای قوانین از سوی معلم، در کلاس اهمیت دارد، رعایت عدالت و عدم تناقض در رفتار معلم در مواجهه با تخلفات دانشآموزان نیز در مدیریت رفتار شاگردان، بسیار تأثیرگذار است.
۱۰. عدم برقراری ارتباط مؤثّر با شاگردان
یکی از اشتباهات رایج در مدیریت کلاس، عدم برقراری ارتباط مؤثر با دانشآموزان است. ارتباط مؤثر با شاگردان، یکی از کلیدیترین و تأثیرگذارترین روشها در مدیریت کلاس است.
زمانی که دانشآموزان با معلّم خود ارتباط خوبی داشته باشند، احتمال بروز رفتارهای نامناسب در آنها کمتر میشود. به عنوان مثال در بخش آکادمی رفتار حرفهای در تدریس در سایت معلم خصوصی استادبانک، بخشی با عنوان نحوه ارتباط گیری با شاگرد وجود دارد که معلم باید با توجه به روحیات دانشآموز خود، با او ارتباط برقرار کرده و روش تدریس خود و همچنین سایر موارد آموزشی را نیز براساس روحیه و شخصیت او مشخص کند. البته این نکته بیشتر در کلاس تدریس خصوصی امکانپذیر است تا کلاسهای گروهی مدرسه، چون معلم در کلاس مدرسه وقت کافی برای توجه کردن به رفتار تک تک دانشآموزان را ندارد. بنابراین بهترین الگو یک رفتار سازشگرانه و دلسوزانه با دانشآموزان کل کلاس است.
سعی کنید روابط مناسب و نزدیکی را با شاگردانتان ایجاد کنید و در عین قاطع بودن، اعتماد و احترام آنها را جلب کنید. به این ترتیب قدم بزرگی را در مدیریت درست کلاس و رفع مشکلات احتمالی در آینده برداشتهاید.