بومی گرایی در سیاست ایالات متحده

  • مقاله
  • صحبت کنید
  • زبان
  • PDF را دانلود کنید
  • تماشا کنید
  • ویرایش کنید

ایدئولوژی بومی گرایی - که به نفع ساکنان بومی، در مقابل مهاجران است - برای قرن ها در داخل سیاست آمریکا بسیار متداول و بحث برانگیز بوده است . در این زمینه، "بومی" به معنای بومیان آمریکایی یا سرخپوستان آمریکایی نیست ، بلکه به مهاجران اروپایی و فرزندان آنها اشاره دارد. جنبش های بومی گرایانه از قبل از استقلال آمریکا وجود داشته اند و طیف گسترده ای از ملیت ها را هدف قرار داده اند. از نظر تاریخی، بومی گرایی حتی در آمریکای استعماری نیز وجود داشت . در آن دوران، احساسات ضد آلمانی، به ویژه نسبت به هلندی های پنسیلوانیا ، عمیق بود. بعدها، زمانی که ایالات متحده به کشور خود تبدیل شد، حزب فدرالیست مخالفت خود را با انقلاب فرانسه ابراز کرد و همچنین قوانین ضد مهاجران بیگانه و فتنه 1798 را تصویب کرد . هنگامی که نرخ مهاجرت به کشور در دهه‌های 1840 و 1850 افزایش یافت، بومی‌گرایی با شور و اشتیاقی دوباره بازگشت، و خود کلمه بومی‌گرایی در سال 1844 ابداع شد و حزب «Nothing Nothing» تشکیل شد .

در اواخر قرن 19، با رفتن به اوایل 20، بومی گرایی شروع به ظهور دوباره کرد. قوانین و معاهدات معاصر شامل قانون 1882 حذف چین ، موافقت نامه آقایان 1907 (جلوگیری از مهاجرت ژاپن)، قانون سهمیه بندی اضطراری 1921، و قانون مهاجرت 1924 بود . بومیان و اتحادیه های کارگری نیز در مورد آزمون های سواد آموزی بحث کردند و استدلال کردند که این امر مانع از ورود مهاجران بی سواد از جنوب یا شرق اروپا می شود . در دهه 1970 جنبش تقلیل گرایی مهاجرت که تا به امروز وجود دارد، شکل گرفت. در دهه 2010، جنبش تی پارتی ، که از حزب جمهوری خواه جدا شد ، شکل جدیدی از بومی گرایی را به ارمغان آورد. دونالد ترامپ چندین سیاست بومی گرایانه مانند ممنوعیت سفر ترامپ در سال 2017 را معرفی کرد . از نظر نژادی، بومیان آمریکایی بر طیف گسترده ای از قومیت ها تمرکز کرده اند. از نظر تاریخی، اهداف شامل چینی-آمریکایی ، ژاپنی-آمریکایی ، آلمانی-آمریکایی ، ایرلندی-آمریکایی ، و آمریکایی های اسپانیایی تبار بوده است .

پس زمینه

ویرایش کنید

بومی گرایی

ویرایش کنید

به گفته مریام وبستر ، بومی گرایی به این صورت تعریف می شود:

  1. سیاست حمایت از ساکنان بومی در مقابل مهاجران
  2. احیای یا تداوم یک فرهنگ بومی به ویژه در تقابل با فرهنگ پذیری [ 1 ]

کارتون از Puck ، 9 اوت 1899 توسط JS Pughe . عمو سام رای دهندگان خط تیره را می بیند و می پرسد: "چرا باید به این آدم های عجیب و غریب اجازه بدهم کل رای بدهند در حالی که آنها فقط نیمی از آمریکایی ها هستند؟"

بومی گرایی در سیاست ایالات متحده

ویرایش کنید

مخالفت با یک اقلیت داخلی بر اساس بنیاد فرضی "غیر آمریکایی" آن است. تایلر آنبیندر مورخ بومی گرا را اینگونه تعریف می کند: [ 2 ]

کسی که از مهاجران و تأثیر آنها بر ایالات متحده می ترسد و خشمگین است و می خواهد اقداماتی علیه آنها انجام دهد، خواه از طریق خشونت، محدودیت مهاجرت، یا اعمال محدودیت بر حقوق تازه واردان در ایالات متحده باشد. "بومی گرایی" جنبشی را برای به ثمر رساندن اهداف بومی گرایان توصیف می کند.

به گفته مورخ جان هیگام ، بومی گرایی عبارت است از:

مخالفت شدید با یک اقلیت داخلی به دلیل ارتباطات خارجی (یعنی «غیر آمریکایی») آن. تضادهای خاص بومی گرایانه ممکن است در واکنش به تغییر شخصیت تحریک کننده های اقلیت و تغییر شرایط روز به طور گسترده ای متفاوت باشد. اما از طریق هر خصومت جداگانه، نیروی پیوند دهنده و نیروبخش ناسیونالیسم مدرن جریان دارد . در حالی که از ضدیت های فرهنگی بسیار گسترده تر و قضاوت های قوم گرایانه استفاده می کند ، بومی گرایی آنها را به غیرت برای از بین بردن دشمنان سبک زندگی متمایز آمریکایی تبدیل می کند. [ 3 ]

تاریخچه

ویرایش کنید

آمریکای استعماری

ویرایش کنید

در مستعمره پنسیلوانیا آمریکای بریتانیا، احساسات ضد آلمانی گسترده ای در میان انگلیسی-آمریکایی ها وجود داشت . این احساسات به ویژه متوجه هلندی‌های پنسیلوانیا یا آلمانی‌های پنسیلوانیا بود که از منطقه فلاتینات اروپا سرچشمه می‌گرفتند. آمریکایی‌های انگلیسی-آمریکایی که عمیقاً در تعصبات فرهنگی و رقابت اقتصادی ریشه داشتند، سوء ظن داشتند و اغلب زبان، سنت‌ها و آداب مذهبی پالاتین‌ها را تحقیر می‌کردند.

بنجامین فرانکلین شکایات خود را در مورد ورود آلمانی‌های پالاتین در اثر خود "مشاهده‌های مربوط به افزایش بشریت" (1751) بیان کرد و از هجوم "بورهای پالاتین" به شهرک‌های آنها ابراز نگرانی کرد. فرانکلین حکمت اجازه دادن به پنسیلوانیا را که در اصل توسط انگلیسی ها تأسیس شده بود، تحت تسلط «بیگانگان» قرار داد که در نهایت تعدادشان از مهاجران انگلیسی بیشتر می شد و به آلمانی شدن مستعمره به جای انگلیسی شدن تازه واردان منجر شد. فرانکلین استدلال می کرد که این تازه واردان در برابر پذیرش زبان و آداب و رسوم انگلیسی مقاومت می کنند، همانطور که نمی توانند "قامت" خود را تغییر دهند. [ 4 ]

جمهوری اولیه

ویرایش کنید

بومی گرایی در اواخر دهه 1790، زمانی که حزب فدرالیست مخالفت شدید خود را با انقلاب فرانسه ابراز کرد، به موضوع اصلی تبدیل شد . آلبرت گالاتین ، رهبر جمهوری خواهان ، مهاجری از ژنو، سوئیس، فدرالیست ها را به ویژه نگران کرده بود. فدرالیست ها از ترس اینکه او نماینده منافع خارجی باشد، او را در سال 1794 به دلیل یک موضوع فنی از سنا اخراج کردند. سپس آنها شروع به ایجاد درخواست های بومی گرایانه خود کردند. [ 5 ] آنها به دنبال محدود کردن شدید مهاجرت و افزایش زمان شهروندی به 14 سال بودند. در طول شبه جنگ 1798 با فرانسه ، فدرالیست ها قوانین بیگانه و فتنه را تصویب کردند . آنها شامل قانون بیگانه، قانون تابعیت و قانون فتنه بودند. این جنبش توسط الکساندر همیلتون ، علیرغم موقعیت خود به عنوان یک مهاجر، رهبری شد . فیلیپ مگنس استدلال می کند که "کار سیاسی همیلتون ممکن است به طور مشروع به عنوان یک رانش مداوم به بیگانه هراسی ناسیونالیستی توصیف شود." [ 6 ] توماس جفرسون و جیمز مدیسون با تهیه پیش نویس قطعنامه های ویرجینیا و کنتاکی، مخالفان را رهبری کردند . انگیزه دو قانون علیه بیگانگان ترس از حضور رادیکال ایرلندی رو به رشد در فیلادلفیا بود، جایی که آنها از جفرسون حمایت کردند. [ 7 ] با این حال، آنها در واقع اجرا نشدند. [ 8 ] پرزیدنت جان آدامز با برقراری صلح با جمهوری فرانسه، فدرالیست های دیگر خود را آزار داد، و همچنین با انشعاب حزب خود در سال 1800 آنها را آزار داد. جفرسون به عنوان رئیس جمهور انتخاب شد و توانست اکثر قوانین خصمانه را تغییر دهد. [ 9 ]

1830-1860

ویرایش کنید

نرخ مهاجرت به کشور جدید تا سال 1840 آهسته بود، زمانی که به طور ناگهانی گسترش یافت، با ورود مجموعاً بیش از 4 میلیون مهاجر ایرلندی و آلمانی (و سایرین)، مردان، زنان و کودکان، از 1840 تا 1860. جنبش های بومی بلافاصله ظهور کردند. [ 10 ] اصطلاح "بومی گرایی" در سال 1844 ظاهر شد: "هزاران نفر صراحتاً برای مخالفت با بومی گرایی طبیعی شدند و عمدتاً به این منظور به بلیت پولک رای دادند." [ 11 ] بومی گرایی نام خود را از احزاب "بومیان آمریکا" در دهه های 1840 و 1850 به دست آورد. در این زمینه، "بومی" به معنای بومیان آمریکایی یا سرخپوستان آمریکایی نیست ، بلکه به معنای آن دسته از نوادگان اروپایی مهاجران سیزده مستعمره اصلی است . بومیان عمدتاً به کاتولیک های رومی ایرلندی به دلیل وفاداری آنها به پاپ و همچنین به دلیل رد فرضی جمهوری خواهی به عنوان آرمان آمریکایی اعتراض داشتند. [ 12 ]

جنبش‌های بومی‌گرایانه شامل « هیچ چیز نمی‌دانم » یا «حزب آمریکایی» در دهه 1850، اتحادیه محدودیت مهاجرت در دهه 1890 و جنبش‌های ضد آسیایی در کشورهای غربی ، که منجر به تصویب قانون محرومیت چین در سال 1882 و امضای « جنتلمن‌ها » با موافقت‌نامه ملی ژاپنی‌ها از « جنتلمن‌ها » شد. مهاجرت به ایالات متحده اتحادیه‌های کارگری حامیان جدی محرومیت چینی‌ها و محدودیت‌های مهاجرت بودند، زیرا می‌ترسیدند که مهاجران دستمزدها را کاهش دهند و سازماندهی کارگران را در اتحادیه‌ها سخت‌تر کنند. [ 13 ] [ 14 ]

حزب Nothing Nothing در اواسط دهه 1850

ویرایش کنید

مقاله اصلی: هیچ چیز را نشناس

حزب Know Nothing یک آهنگ راهپیمایی داشت که آنها در سال 1855 سر دادند: [ 15 ]

می بینید که بومیان بلند شده اند...
آنها گروهی خارجی را دیده اند که
توسط کشیشی خدمتگزار رهبری می شود،
این سرزمین عدن را آلوده می کند،
و قبرهای میهن پرستان را که مرده اند.
پسر و مرد ریشو،
شیرینی های خانه را رها کرده اند،
برای مقاومت در برابر یک قبیله بی رحم -
چاقوهای کلیسای رم.
بومی ها! بومی ها!! بومی ها!!

طغیان بومی گرایان در شمال شرقی از دهه 1830 تا 1850، عمدتاً در پاسخ به موج مهاجرت کاتولیک های ایرلندی رخ داد. رهبری اکثراً مردان محلی مبهم بودند، اگرچه در سال 1836 نقاش مشهور و مخترع تلگراف ساموئل مورس رهبر بود. در سال 1844، پس از شورش‌های بومی‌گرایان فیلادلفیا ، Order of United Americans به عنوان یک انجمن برادری بومی‌گرا تأسیس شد . [ 16 ]

بومی گرایان در سال 1854 هنگامی که "حزب آمریکایی" را تشکیل دادند، که به ویژه با مهاجرت کاتولیک های ایرلندی خصمانه بود و برای قوانینی که مستلزم زمان انتظار طولانی تری بین مهاجرت و اخذ تابعیت باشد، مبارزه کردند. این قوانین هرگز تصویب نشدند. هنری وینتر دیویس ، نماینده کنگره از مریلند، مهاجران کاتولیک غیرآمریکایی را مقصر انتخاب جیمز بوکانان در سال 1856 دانست و اظهار داشت: [ 17 ]

انتخابات اخیر هر شری را که حزب آمریکایی به آن اعتراض کرد، به شکلی تشدید کرد. متحدان خارجی حکومت کشور را تعیین کرده اند - مردانی که در آستانه انتخابات به تعداد هزاران نفر تابعیت شدند. باز هم در مبارزه شدید برای برتری، مردان ممنوعیتی را که جمهوری برای نفوذ نفوذ مذهبی در عرصه سیاسی اعمال می کند، فراموش کرده اند. این تأثیرات، خیل عظیمی از شهروندان خارجی را به پای صندوق‌های رای آورده است که از منافع آمریکا بی‌خبرند، بدون احساسات آمریکایی، تحت تأثیر همدردی‌های خارجی، برای رأی دادن به امور آمریکا. و آن آرا در واقع نتیجه فعلی را به دست آورده است.

در این زمان بود که اصطلاح "بومی گرا" برای اولین بار ظاهر شد، زیرا مخالفان آنها آنها را به عنوان "بومی گرایان متعصب" محکوم کردند. رئیس جمهور سابق، میلارد فیلمور، در سال 1856 برنده بلیت حزب آمریکایی برای ریاست جمهوری شد، اگرچه او فقط از بومی گرایی حمایت ضعیفی کرد. حزب آمریکایی همچنین شامل بسیاری از ویگ‌های سابق بود که بومی‌گرایی را نادیده می‌گرفتند و شامل (در جنوب ) چند کاتولیک رومی بود که خانواده‌هایشان مدت‌ها در آمریکا زندگی می‌کردند. برعکس، بیشتر مخالفت‌ها با کاتولیک‌های رومی از سوی مهاجران پروتستان ایرلندی و مهاجران لوتری آلمانی بود که اصلاً بومی نبودند و به سختی می‌توان آنها را «بومی‌گرا» نامید. [ 18 ]

این شکل از ناسیونالیسم آمریکایی اغلب با بیگانه هراسی و احساسات ضد کاتولیک شناسایی می شود . در چارلزتاون، ماساچوست ، یک گروه بومی‌گرا در سال 1834 به یک صومعه کاتولیک حمله کردند و آن را به آتش کشیدند (هیچ کسی آسیب ندید). در دهه 1840، شورش‌های کوچکی بین کاتولیک‌های رومی و بومیان در چندین شهر رخ داد. در فیلادلفیا در سال 1844، مجموعه‌ای از حملات بومی‌گرایان به کلیساها و مراکز اجتماعی کاتولیک منجر به از دست دادن جان هر دو طرف شد. گروه های آتش نشانی داوطلب محلی اغلب مسئول بودند. رهبران جامعه نگران راه حلی جزئی در حرفه ای سازی نیروهای پلیس پیدا کردند. در لوئیزویل، کنتاکی ، شورشگران روز انتخابات حداقل 22 نفر را در حملات به کاتولیک های آلمانی و ایرلندی در " دوشنبه خونین " 6 اوت 1855 کشتند. [ 19 ]

حزب جمهوری خواه جدید عنصر بومی خود را در طول دهه 1860 سرکوب کرد، زیرا برای ارتش اتحادیه به مهاجران ضروری نیاز بود. بومی گرایی در دهه 1890 احیای کوتاهی را تجربه کرد که توسط مهاجران پروتستان ایرلندی که با مهاجرت کاتولیک های اروپایی، به ویژه انجمن حمایت از آمریکا مخالف بودند، رهبری می شد . [ 20 ] احزاب سیاسی پایگاه قومی-فرهنگی قوی داشتند. مهاجران پروتستان از انگلستان، ایرلند، اسکاتلند و اسکاندیناوی در طول سیستم حزب سوم (1854-1896) از جمهوری خواهان حمایت می کردند، در حالی که کاتولیک های ایرلندی، آلمانی ها و دیگران معمولاً دموکرات بودند. [ 21 ]

قرن 20

ویرایش کنید

به گفته اریکا لی، در دهه 1890، بنیانگذاران قدیمی طبقه بالای یانکی اتحادیه محدودیت مهاجرت ، «متقاعد شده بودند که سنت‌ها، مردم و فرهنگ آنگلوساکسون در سیل خارجی‌های نژادپرستانه از جنوب و شرق اروپا غرق می‌شوند.» [ 22 ]

در دوران 1890-1920، بومی‌ها و اتحادیه‌های کارگری به دنبال امواج کارگران و خانواده‌ها از اروپای جنوبی و شرقی، از جمله پادشاهی ایتالیا ، بالکان ، لهستان، اتریش-مجارستان و امپراتوری روسیه ، برای محدودیت مهاجرت مبارزه کردند . یکی از برنامه های مورد علاقه، آزمون سوادآموزی برای حذف کارگرانی بود که نمی توانستند زبان خارجی خود را بخوانند یا بنویسند. کنگره آزمون‌های سوادآموزی را گذراند، اما روسای جمهور - در پاسخ به نیازهای تجاری برای کارگران - آنها را وتو کردند. [ 23 ] سناتور هنری کابوت لاج نیاز به آزمون های سوادآموزی را استدلال کرد و پیامد آن را بر مهاجران جدید شرح داد:

در وهله اول مشخص شد که آزمون بی سوادی بیشتر بر ایتالیایی ها، روس ها، لهستانی ها، مجارها، یونانی ها، و آسیایی ها تأثیر می گذارد، و بر مهاجران انگلیسی زبان یا آلمانی ها، اسکاندیناوی ها و فرانسوی ها به طور ساده یا اصلاً تأثیری نخواهد داشت. به عبارت دیگر، نژادهایی که بیش از همه تحت تأثیر آزمون بیسوادی قرار گرفته اند، نژادهایی هستند که مهاجرت آنها به این کشور در بیست سال اخیر آغاز شده و به سرعت به ابعاد بسیار زیادی رسیده است، نژادهایی که انگلیسی زبانان تاکنون هرگز با آن ها هماهنگ نشده اند و با بدنه عظیم مردم ایالات متحده بیگانه هستند. [ 24 ]

در پاسخ به این خواسته ها، مخالفان آزمون سوادآموزی خواهان ایجاد یک کمیسیون مهاجرت با تمرکز بر مهاجرت به طور کلی شدند. کمیسیون مهاجرت ایالات متحده که با نام کمیسیون دیلینگهام نیز شناخته می شود ، ایجاد شد و وظیفه بررسی مهاجرت و تأثیر آن بر ایالات متحده را بر عهده گرفت. یافته‌های کمیسیون بر سیاست مهاجرت تأثیر بیشتری گذاشت و نگرانی‌های جنبش بومی‌گرایان را تأیید کرد. [ 23 ]

نیروهای سیاسی

ویرایش کنید

هدف نیروهای سیاسی موجود در دوران ترقی‌خواه، ایجاد سازمان‌هایی با هدف ویژه بود که فعالان را گرد هم آورد و آنها را برای رسیدن به اهداف خاص برانگیخت. اتحادیه محدودیت مهاجرت به ویژه در راه اندازی شعب فعال بود و همچنین در ایجاد ترتیبات کاری و همکاری با طیف وسیعی از گروه های دولتی خوب، اتحادیه های کارگری و ممنوعیت ها فعال بود. از طرف دیگر، چندین سازمان نیز وجود داشتند. [ 25 ] اتحاد ملی آلمان-آمریکایی ، که توسط صنعت آبجو تامین می شد، نقش رهبری را در مخالفت با ممنوعیت و حق رای زنان در غرب میانه ایفا کرد. [ 26 ] گروه باستانی هیبرنیان در میان کاتولیک های ایرلندی فعال سیاسی حضور شهری داشت. ماشین‌های دموکرات تحت کنترل ایرلند در شهرهای بزرگ نماینده مهاجران جدید در سطح محلی بودند و همچنین با ممنوعیت و حق رای زنان مخالف بودند. جامعه یهودی همچنین شروع به لابی کردن علیه محدودیت‌های مهاجرت کرد، زیرا قتل عام در روسیه و فرصت‌های محدود در بسیاری از اروپا، ایالات متحده را به مقصدی بسیار جذاب برای میلیون‌ها یهودی اروپای شرقی تبدیل کرد. [ 27 ] تاثير قدرتمندي از تجارت بزرگ و صنايع سنگين مانند فولاد و معادن حاصل شد، زيرا آنها به نيروي كار ارزان مهاجر وابسته بودند. شرکت های کشتی بخار نیز کمک کردند. در نتیجه، محدودیت‌ها از تعداد و مانور بیشتری برخوردار بودند تا اینکه ایالات متحده به عنوان متحد بریتانیای کبیر، دشمن آلمان، وارد جنگ شد. در طول جنگ، تقریباً همه مهاجرت ها از اروپا متوقف شد. علاوه بر این، آمریکایی های آلمانی به عنوان منحوس شناخته می شدند. اتحاد ملی آلمان و آمریکا مجبور به انحلال شد. علاوه بر این، عامل ضد بریتانیایی و ضد خشک ایرلندی نیز تضعیف شد. پیکربندی جدید همچنین به جنبش زنان اجازه داد تا از حمایت کافی برای برتری دادن حق رأی برخوردار شود و همچنین در انجام فشار نهایی به سمت ممنوعیت ملی موفق شد. محدودیت مهاجرت اکنون شتاب لازم را به دست آورد و تا پیروزی نهایی خود در سال 1924 به رشد خود ادامه داد. [ 28 ] [ 29 ]

سه نفر کلنزمن در حال گفتگو با خبرنگار روزنامه رابرت برمن در سیاتل، واشنگتن (حدود 1923).

دهه 1920

ویرایش کنید

در اوایل دهه 1920، کوکلاکس کلان دوم ، موضعی آشکارا بومی گرایانه، ضد کاتولیک و ضد یهودی را ترویج کرد . [ 30 ] نگرانی نژادی جنبش ضد مهاجرت با جنبش اصلاح نژادی مرتبط بود که در همان دوره فعال بود . به رهبری کتاب مدیسون گرانت، عبور از نژاد بزرگ ، بومی‌ها توجه بیشتری به خلوص نژادی ایالات متحده داشتند. گرانت در کتاب خود استدلال کرد که ذخایر نژادی آمریکا با هجوم مهاجران جدید از مدیترانه، ایرلند، بالکان و گتوها کمرنگ شده است. Passing of the Great Race در بین آمریکایی ها محبوبیت زیادی پیدا کرد و در دهه 1920 بر سیاست مهاجرت تأثیر گذاشت. [ 23 ]

در دهه 1920، یک اجماع ملی گسترده به شدت جریان کلی مهاجران از جنوب و شرق اروپا را محدود کرد. پس از لابی‌های شدید جنبش بومی‌گرایان، کنگره قانون سهمیه اضطراری را در سال 1921 تصویب کرد. این لایحه اولین لایحه‌ای بود که سهمیه‌های عددی را برای مهاجرت وضع کرد. این میزان ورود مهاجران را به 357803 نفر برای کسانی که به خارج از نیمکره غربی وارد می شوند محدود کرد. [ 23 ] با این حال، این لایحه فقط موقتی بود، زیرا کنگره شروع به بحث در مورد لایحه دائمی تر کرد. قانون سهمیه اضطراری با قانون مهاجرت در سال 1924 ، یک قطعنامه دائمی تر، دنبال شد. این قانون تعداد مهاجرانی را که می‌توانستند از 357803 نفر که در قانون سهمیه اضطراری تعیین شده بود به 164687 نفر کاهش داد. [ 23 ] اگرچه این لایحه مهاجرت را به طور کامل محدود نکرد، اما به طور قابل توجهی جریان مهاجرت از جنوب و شرق اروپا را مهار کرد.

اواخر قرن بیستم

ویرایش کنید

جنبش تقلیل گرایی مهاجرت در دهه 1970 شکل گرفت و تا امروز نیز به حیات خود ادامه می دهد. اعضای برجسته آن اغلب برای کاهش گسترده، گاهی اوقات کلی، در سطوح مهاجرت فشار می آورند. احساسات بومی‌گرایانه آمریکایی در اواخر قرن بیستم احیا شد، این بار متوجه کارگران غیرقانونی ، عمدتا مکزیکی شد ، که منجر به تصویب مجازات‌های جدید علیه مهاجرت غیرقانونی در سال 1996 شد . نویسندگانی مانند ساموئل هانتینگتون همچنین مهاجرت اخیر اسپانیایی تبار را عامل بحران هویت ملی و همچنین آن را به عنوان ایجاد مشکلات غیرقابل حل برای نهادهای اجتماعی در ایالات متحده به تصویر کشیده اند. [ 31 ]

قرن 21

ویرایش کنید

در اواخر سال 2014، " جنبش تی پارتی " تمرکز خود را از مسائل اقتصادی و به سمت حمله به سیاست های مهاجرتی رئیس جمهور باراک اوباما معطوف کرد ، که آن را تهدیدی برای دگرگونی جامعه آمریکا می دانست. حزب چای تلاش می کند جمهوری خواهانی را که از برنامه های مهاجرت حمایت می کردند، به ویژه سناتور جان مک کین ، شکست دهد . یک شعار معمولی در تی پارتی تریبون ظاهر شد : «عفو میلیون‌ها، استبداد برای همه». نیویورک تایمز گزارش داد:

آنچه که پنج سال پیش به عنوان موج محافظه کاران متعهد به محدود کردن نفوذ دولت فدرال، کاهش کسری بودجه و مقابله با جناح وال استریت حزب جمهوری خواه آغاز شد، به جنبشی عمدتاً علیه اصلاحات اساسی مهاجرت تبدیل شده است. سیاستمداران، رهبران روشنفکر و فعالانی که خود را بخشی از حزب چای می دانند، انرژی خود را از ریاضت مالی و دولت کوچک به توقف هرگونه تغییری که به افرادی که به طور غیرقانونی در اینجا هستند، مشروعیت می بخشد، یا از طریق اعطای شهروندی یا موقعیت قانونی، هدایت کرده اند. [ 32 ]

به گفته برین لی گریس و کیتی هاینز، جمهوری خواهان اخیراً از کنترل خود بر مجالس ایالتی برای ایجاد سیاست های مهاجرتی بومی استفاده می کنند. در سال‌های 2017 و 2018، آنها 86 لایحه را در سراسر کشور برای محدود کردن اسکان مجدد پناهندگان ارائه کردند و هدف آنها جلوگیری از ورود براون‌ها، مسلمانان و کشورهای جهان سوم بود که آنها را با تروریسم مرتبط می‌دانستند و از آنها به عنوان دشمنان تمدن آمریکایی مسیحی سفیدپوست می‌ترسیدند. عناصر ناسیونالیست سفیدپوست حزب به ویژه در تلاش های لابی فعال بودند. [ 33 ]

دارل بریکر ، دانشمند علوم سیاسی و نظرسنجی ، معتقد است که بومی گرایی علت اصلی موج پوپولیسم اوایل قرن بیست و یکم است.

سوخت جت که واقعاً طوفان پوپولیستی را تغذیه می‌کند، بومی‌گرایی است، این باور قوی در میان بخش مهمی از مردم که از نظر انتخاباتی مهم است که دولت‌ها و سایر نهادها باید از منافع شهروندان بومی خود در برابر تغییرات فرهنگی ناشی از مهاجرت احترام بگذارند و از آنها محافظت کنند. به گفته پوپولیست‌ها، این در مورد محافظت از «آمریکای واقعی» (یا «بریتانیا واقعی» یا «لهستان واقعی» یا «فرانسه واقعی» یا «مجارستان واقعی») در برابر تأثیرات وارداتی است که ارزش‌ها و فرهنگ‌هایی را که کشورهایشان را بزرگ کرده‌اند از بین می‌برند.

مهم این است که فقط بومی گرایان نیستند که می گویند این نبرد بر سر ارزش ها و فرهنگ است. قوی‌ترین مخالفان آن‌ها نیز این را باور دارند، و آن‌ها آماده نیستند که در برابر پوپولیست‌ها جایگاه بالایی را در مورد آنچه که یک «شهروند واقعی» است، بپذیرند. برای آنها، این نبردی بر سر حاکمیت قانون، فراگیر بودن، مرزهای باز و مشارکت جهانی است. [ 34 ]

اولین دوره ریاست جمهوری ترامپ (2016-2021)

ویرایش کنید

اطلاعات بیشتر: اولین دوره ریاست جمهوری دونالد ترامپ § مهاجرت و دیوار مرزی ترامپ

دونالد ترامپ، نامزد جمهوری خواه در رقابت انتخاباتی ریاست جمهوری 2016 خود متهم به معرفی مضامین بومی گرایانه از طریق مواضع جنجالی خود در مورد ممنوعیت موقت ورود مسلمانان خارجی از شش کشور خاص به ایالات متحده و ایجاد دیواری قابل توجه بین مرز ایالات متحده و مکزیک برای توقف مهاجرت غیرقانونی شد . جان کسیدی، روزنامه‌نگار نوشت که ترامپ در حال تبدیل حزب جمهوری‌خواه به یک حزب پوپولیست و بومی‌گرا است:

ترامپ از پایگاهی از رای دهندگان بیگانه طبقه کارگر سفیدپوست استفاده می کند و به دنبال بازسازی حزب جمهوری خواه به حزبی پوپولیست تر ، بومی گراتر، آشکارا حمایت گرا و نیمه انزواگرا است که نسبت به مهاجرت، تجارت آزاد و مداخله گرایی نظامی بدبین است. [ 35 ]

دونالد برند، استاد علوم سیاسی، استدلال می کند:

بومی گرایی دونالد ترامپ یک فساد اساسی در اصول بنیادی حزب جمهوری خواه است. بومی‌ها از منافع ادعایی شهروندان آمریکایی بر منافع مهاجران دفاع می‌کنند و دشمنی خود با مهاجران را با استفاده از کلیشه‌های تحقیرآمیز توجیه می‌کنند: مکزیکی‌ها متجاوز هستند. مسلمانان تروریست هستند. [ 36 ]

ممنوعیت سفر

ویرایش کنید

نوشتار اصلی: ممنوعیت سفر ترامپ

پس از حمله سال 2015 به سن برناردینو ، ترامپ وعده داد که تا زمانی که سیستم های بررسی قوی تر اعمال شود، ورود خارجی های مسلمان به ایالات متحده را ممنوع خواهد کرد. به عنوان یک نامزد در سال 2016، او ممنوعیتی را برای اعمال کشورهایی با "سابقه اثبات شده تروریسم" پیشنهاد کرد. [ 37 ]

در 27 ژانویه 2017، پرزیدنت ترامپ فرمان اجرایی 13769 را امضا کرد که بر اساس آن پذیرش همه پناهجویان به مدت 120 روز تعلیق شد و ورود اتباع کشورهای عراق، ایران، لیبی، سومالی، سودان، سوریه و یمن به مدت 90 روز به دلیل نگرانی های امنیتی ممنوع شد. این دستور بلافاصله و بدون اخطار اجرایی شد. [ 38 ] یک قاضی فدرال اجرای آن را در سراسر کشور مسدود کرد . [ 39 ] در 6 مارس، ترامپ فرمان تجدید نظر شده ای صادر کرد که عراق را مستثنی می کرد و سایر معافیت ها را در نظر می گرفت، اما دوباره توسط قضات فدرال در سه ایالت مسدود شد. [ 40 ] در تصمیمی در ژوئن 2017 ، دادگاه عالی حکم داد که این ممنوعیت می‌تواند برای بازدیدکنندگانی که فاقد «ادعای معتبر در رابطه با یک رابطه صمیمانه با یک شخص یا نهاد در ایالات متحده» هستند، اجرا شود. [ 41 ] اعلامیه های تجدید نظر شده دیگری نیز به دنبال داشت. دیوان عالی در نهایت در حکم ژوئن 2019 ممنوعیت سفر را تایید کرد. [ 42 ]

اهداف آسیایی

ویرایش کنید

ضد چینی

ویرایش کنید

همچنین نگاه کنید به: احساسات ضد چینی در ایالات متحده

در دهه های 1870 و 1880 در ایالت های غربی ، مهاجران نژاد سفید، به ویژه آمریکایی های ایرلندی ، خشونت علیه کارگران چینی را هدف قرار دادند و آنها را از شهرهای کوچکتر بیرون کردند. دنیس کرنی ، یک مهاجر از ایرلند، یک جنبش توده‌ای را در سانفرانسیسکو در دهه 1870 رهبری کرد که به حملات نژادپرستانه علیه چینی‌های آنجا دامن زد و مقامات دولتی و صاحبان راه‌آهن را تهدید کرد. [ 43 ] قانون محرومیت چینی در سال 1882 اولین اقدام از بسیاری از اقدامات بومی‌گرایانه کنگره بود که سعی در محدود کردن جریان مهاجران به ایالات متحده داشت. چینی ها با ارائه ادعاهای دروغین درباره تولد آمریکایی ها به آن پاسخ دادند و هزاران نفر از آنها را قادر ساختند به کالیفرنیا مهاجرت کنند. [ 44 ] حذف چینی ها باعث شد که راه آهن های غربی شروع به واردات کارگران راه آهن مکزیکی در تعداد بیشتری (" traqueros ") کنند. [ 45 ]

ضد ژاپنی

ویرایش کنید

نوشتار اصلی: احساسات ضد ژاپنی در ایالات متحده

پس از پیروزی غیرمنتظره ژاپن بر امپراتوری ظاهرا قدرتمند روسیه در جنگ روسیه-ژاپن 1904-1905، حملات به ژاپنی ها در غرب ایالات متحده، بازتاب خطر مخوف زرد، به طور فزاینده ای بیگانه هراسی شد. در اکتبر 1906، هیئت آموزش و پرورش سانفرانسیسکو مقرراتی را تصویب کرد که به موجب آن کودکان ژاپنی تبار ملزم به حضور در مدارس جدا از هم نژادی و جداگانه بودند. در آن زمان، مهاجران ژاپنی 1% از جمعیت ایالت را تشکیل می دادند. بسیاری از آنها تحت معاهده ای در سال 1894 قرار گرفتند که مهاجرت رایگان از ژاپن را تضمین می کرد. در سال 1907، بومی‌ها در سواحل غربی شورش کردند و خواستار حذف مهاجران ژاپنی و تحمیل مدارس مجزا برای دانش‌آموزان قفقازی و ژاپنی شدند.

قانون زمین بیگانه کالیفرنیا در سال 1913 به طور خاص برای جلوگیری از مالکیت زمین در بین شهروندان ژاپنی که در ایالت کالیفرنیا ساکن بودند، ایجاد شد. در سال 1918 دادگاه ها حکم دادند که کودکان متولد آمریکا حق مالکیت زمین را دارند. کالیفرنیا در سال های 1920 و 1923 قانون زمین بیگانه خود را تقویت کرد و سایر ایالت ها نیز از آن پیروی کردند. [ 46 ]

به گفته گری ی. اوکیهیرو، دولت ژاپن به نویسندگان ژاپنی در آمریکا، به ویژه کیوشی کاواکامی و یاماتو ایچیهاشی، یارانه می‌داد تا کلیشه‌های خصمانه را رد کنند و تصویری مطلوب از ژاپنی‌ها در ذهن آمریکایی‌ها ایجاد کنند. بنابراین، کتاب‌های کاواکامی، به ویژه « آسیا در آستانه » (1914) و «مسئله واقعی ژاپن» (1921)، سعی در رد تهمت‌های دروغین ایجاد شده توسط آشوبگران و سیاستمداران فریبکار داشتند. مبلغان با ادعاهای اصلی در مورد عدم جذب مقابله کردند و از کمک‌های مثبت ژاپنی‌ها به اقتصاد و جامعه آمریکا، به ویژه در هاوایی و کالیفرنیا، به خود بالیدند. [ 47 ]

اهداف اروپایی

ویرایش کنید

ضد آلمانی

ویرایش کنید

از دهه 1840 تا 1920، آمریکایی‌های آلمانی اغلب به دلیل ساختار اجتماعی جدایی‌طلب، مدارس آلمانی زبان، دلبستگی به زبان مادری‌شان بر سر زبان انگلیسی و بی‌طرفی‌شان در طول جنگ جهانی اول مورد بی‌اعتمادی قرار گرفتند .

قانون بنت در سال 1890 در ویسکانسین غوغا کرد ، زیرا دولت ایالت قانونی را تصویب کرد که صدها مدرسه ابتدایی آلمانی زبان را تهدید می کرد. آلمانی‌های کاتولیک و لوتری برای شکست فرماندار ویلیام دی. هارد تجمع کردند . هارد به فرهنگ و مذهب آلمانی آمریکایی حمله کرد:

ما باید با بیگانه گرایی و کلیسای گرایی خودخواهانه مبارزه کنیم... والدین، کشیش ها و کلیسا وارد توطئه ای شده اند تا درک کودکان را تیره کنند، کودکانی که با تعصب و تعصب از امتیاز حتی مدارس رایگان دولتی محروم هستند." [ 48 ]

هارد، جمهوری خواه، از دموکرات ها شکست خورد. کارزار مشابهی در ایلینوی در رابطه با "قانون ادواردز" منجر به شکست جمهوری خواهان در آنجا در سال 1890 شد. [ 48 ]

جنگ جهانی اول

ویرایش کنید

نوشتارهای اصلی: زبان آلمانی در ایالات متحده § آزار و اذیت در طول جنگ جهانی اول و آمریکایی های آلمانی § احساسات ضد آلمانی جنگ جهانی اول

پوسترهای پیوند 1918 با شعارهای آلمان هراسی

در سال‌های 1917-1918، پس از اعلام جنگ ایالات متحده به آلمان، موجی از احساسات بومی‌گرایانه منجر به سرکوب فعالیت‌های فرهنگی آلمان در ایالات متحده شد. خشونت کمی وجود داشت، اما نام چند مکان و بسیاری از خیابان ها تغییر کرد. کلیساها برای خدمات خود به انگلیسی روی آوردند و آمریکایی های آلمانی مجبور به خرید اوراق قرضه جنگی برای نشان دادن میهن پرستی خود شدند. [ 49 ] [ 50 ]

تئودور روزولت، رئیس‌جمهور سابق ، « آمریکایی‌گرایی خط تیره » را محکوم کرد و تأکید کرد که وفاداری دوگانه در زمان جنگ غیرممکن است. [ 51 ] وزارت دادگستری تلاش کرد فهرستی از تمام بیگانگان آلمانی تهیه کند که تقریباً 480000 نفر از آنها را شامل می شد که بیش از 4000 نفر از آنها در سال های 1917-1918 زندانی شدند. این اتهامات شامل جاسوسی برای آلمان یا تأیید تلاش های جنگی آلمان بود. [ 52 ] هزاران نفر برای نشان دادن وفاداری خود مجبور به خرید اوراق قرضه جنگی شدند. [ 53 ] صلیب سرخ از ترس خرابکاری افراد با نام خانوادگی آلمانی را از پیوستن به این گروه منع کرد. یک نفر توسط اوباش کشته شد. در کالینزویل، ایلینوی ، رابرت پراگر آلمانی الاصل به عنوان مظنون به جاسوسی از زندان بیرون کشیده شد و لینچ شد. [ 54 ]

کاتولیک ضد ایرلندی

ویرایش کنید

آهنگ 1862 (نسخه زن)

آهنگ 1862 که از شعار "No Irish Need Apply" استفاده می کرد. این از یک آهنگ مشابه لندن کپی شده است. [ 55 ]

احساسات ضدایرلندی در ایالات متحده در طول قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم بیداد می کرد. [ 56 ] افزایش احساسات بومی‌گرایی در میان آمریکایی‌های پروتستان در دهه 1850 منجر به افزایش تبعیض علیه آمریکایی‌های ایرلندی شد. تعصب علیه کاتولیک های ایرلندی در ایالات متحده در اواسط دهه 1850 با جنبش «نه چیزی نشناس» به اوج خود رسید ، که تلاش کرد کاتولیک ها را از مناصب دولتی بیرون کند. پس از یک یا دو سال موفقیت محلی، حزب Know Nothing ناپدید شد. [ 57 ]

کاتولیک ها و پروتستان ها فاصله خود را حفظ کردند. ازدواج مختلط بین کاتولیک ها و پروتستان ها غیرمعمول بود و به شدت توسط وزرای پروتستان و کشیش های کاتولیک دلسرد شد. همانطور که دولان خاطرنشان می کند، "ازدواج مختلط"، همانطور که نامیده می شد، در موارد نادر مجاز بود، اگرچه بارها در مورد آن هشدار داده شد، و غیر معمول بود." [ 58 ] در عوض، ازدواج درونی عمدتاً با سایر گروه‌های قومی بود که در دین خود مشترک بودند. برای مثال، کاتولیک های ایرلندی معمولاً با کاتولیک های آلمانی یا لهستانی در غرب میانه و ایتالیایی ها در شمال شرقی ازدواج می کنند.

روزنامه نگاران ایرلندی-آمریکایی "منظور فرهنگی را برای یافتن شواهدی دال بر توهین به ایرلندی ها در آمریکا جستجو کردند." بسیاری از آنچه مورخان در مورد خصومت با ایرلندی ها می دانند از گزارش های آنها در روزنامه های ایرلندی و دموکرات است. [ 59 ]

در حالی که محله ها برای ساختن مدارس محلی تلاش می کردند، بسیاری از کودکان کاتولیک در مدارس دولتی تحصیل می کردند. نسخه پروتستان کینگ جیمز از کتاب مقدس به طور گسترده در مدارس دولتی استفاده می شد، اما کاتولیک ها توسط کلیسای خود از خواندن یا خواندن از آن منع شدند. [ 60 ] بسیاری از کودکان ایرلندی شکایت داشتند که مذهب کاتولیک آشکارا در کلاس درس مورد تمسخر قرار می گیرد. در شهر نیویورک، برنامه درسی به وضوح کاتولیک‌ها و به‌ویژه ایرلندی‌ها را شرور نشان می‌داد. [ 61 ]

اسقف اعظم کاتولیک جان هیوز ، مهاجری به آمریکا از شهرستان تایرون، ایرلند، در واکنش به تعصبات، برای کمک مالی عمومی به آموزش کاتولیک ها مبارزه کرد. در حالی که هرگز در به دست آوردن پول عمومی برای آموزش خصوصی موفق نبود، بحث با نخبگان پروتستان شهر که توسط مبارزات پرشور هیوز برانگیخته شد، راه را برای سکولاریزاسیون آموزش عمومی در سراسر کشور هموار کرد. علاوه بر این، آموزش عالی کاتولیک در این دوره با کالج‌هایی گسترش یافت که به مؤسساتی مانند دانشگاه نوتردام ، دانشگاه فوردهام و کالج بوستون تبدیل شدند و جایگزین‌هایی برای ایرلندی‌ها و سایر کاتولیک‌هایی که از مدارس پروتستان دوری می‌کردند.

نیویورک تایمز آگهی 1854 را می خواهد - تنها آگهی نیویورک تایمز با NINA برای مردان.

بسیاری از باندهای کاری ایرلندی توسط پیمانکاران برای ساخت کانال ها، راه آهن، خیابان های شهر و فاضلاب در سراسر کشور استخدام شدند. در جنوب، آنها برای کار برده خواری می کنند. یک نتیجه این بود که شهرهای کوچکی که به عنوان مراکز راه آهن عمل می کردند، جمعیت زیادی ایرلندی داشتند. [ 62 ] [ 63 ]

کلیشه ها

ویرایش کنید

کاتولیک های ایرلندی در قرن نوزدهم هدف محبوبی برای کلیشه سازی بودند. به گفته مورخ جورج پاتر، رسانه‌ها اغلب ایرلندی‌ها را در آمریکا به‌عنوان افراد تحت کنترل، خشن (هم در بین خود و هم با گروه‌های قومی دیگر)، رأی‌دهی غیرقانونی، مستعد اعتیاد به الکل و وابسته به باندهای خیابانی که اغلب خشن یا جنایتکار بودند، تصور می‌کردند. پاتر به نقل از تصاویر روزنامه های معاصر:

به ندرت یک ایرلندی را پیدا خواهید کرد که در پول های تقلبی دست و پا می زند، یا وارد خانه ها می شود، یا کلاهبرداری می کند. اما اگر قرار باشد درگیری انجام شود، او بسیار مستعد است که در آن نقش داشته باشد.» حتی اگر پت ممکن است «با یک دوست ملاقات کند و به خاطر عشق او را به زمین بزند» ، این دعوا معمولاً ناشی از یک هیجان ناگهانی بود که باعث می‌شد «اما کمی «خباثت» در کل ترکیب او وجود داشته باشد. » «ایرلندی» در اذهان بسیاری شناخته شده است، تقریباً با هر گونه قانون شکنی، رذیلت‌های ایرلندی را به‌عنوان «غیر ماهیت بدخیم» متمایز می‌کند، که بیشتر از «انفجار گذرا از اشتیاق بی‌انضباطی» ناشی می‌شود، مانند «مست، بی‌نظم، دعوا، و غیره، نه مانند دزدی، کلاهبرداری، دزدی، کله‌بازی، کله‌بازی توهین به مقدسات، استفاده از الفاظ زشت و غیره. [ 64 ]

تصویر 1882 از Puck که مهاجران ایرلندی را در مقایسه با سایر ملیت‌ها به‌عنوان مشکل‌ساز نشان می‌دهد.

ایرلندی ها طنز پردازان زیادی داشتند، اما در کاریکاتورهای سیاسی، به ویژه آنهایی که در مجله Puck از دهه 1870 تا 1900 منتشر می شد، به شدت مورد حمله قرار گرفتند. توسط آلمانی های سکولار که مخالف ایرلندی های کاتولیک در سیاست بودند، ویرایش شد. علاوه بر این، کارتون های توماس نست به ویژه خصمانه بود. به عنوان مثال، او ماشین تامانی هال تحت سلطه ایرلندی ها را در شهر نیویورک به عنوان یک ببر وحشی به تصویر کشید. [ 65 ]

تصور کلیشه ای از ایرلندی ها به عنوان مست های خشن بسیار فراتر از نقطه اوج خود در اواسط قرن نوزدهم ادامه داشت. به عنوان مثال، رئیس جمهور ریچارد نیکسون یک بار به مشاور چارلز کولسون گفت که "ایرلندی ها چیزهایی دارند - برای مثال، ایرلندی ها نمی توانند مشروب بخورند. چیزی که همیشه باید در مورد ایرلندی ها به خاطر بسپارید این است که آنها بدجنس می شوند. تقریباً هر ایرلندی که من می شناسم وقتی مشروب می نوشد بدجنس می شود. به ویژه ایرلندی های واقعی." [ 66 ]

نگرش در مورد کاتولیک های ایرلندی به جنسیت بستگی داشت. زنان ایرلندی گاهی اوقات به عنوان "پرورش دهندگان بی پروا" تصور می شدند زیرا برخی از پروتستان های آمریکایی می ترسیدند که نرخ بالای زاد و ولد کاتولیک ها در نهایت منجر به یک اقلیت پروتستان شود. بسیاری از آمریکایی‌های بومی آمریکا ادعا می‌کردند که «فرزندآوری بی‌وقفه آنها [می‌تواند] تسلط سیاسی ایرلندی بر شهرهای آمریکا را تضمین کند [و اینکه] کاتولیک‌گرایی به مذهب حاکم ملت تا آن زمان پروتستان تبدیل خواهد شد». [ 67 ] مردان ایرلندی نیز هدف قرار گرفتند، اما به روشی متفاوت از زنان. تفاوت بین زن ایرلندی "بریجت" و مرد ایرلندی "پت" مشخص بود. در حالی که او تکانشی بود، اما نسبتاً بی ضرر بود، او "همیشه مست، همیشه در حال مبارزه، تنبل و بدون تغییر بود". برخلاف این دیدگاه که زنان ایرلندی (مانند همتایان مرد خود) بی‌تغییر، بی‌حوصله و احمق هستند، گفته می‌شود که دختران «کارگر، مشتاق، شاد و صادق هستند - آنها سخت کار می‌کنند، و بسیار با اخلاق هستند». [ 68 ] [ 69 ]

ایرلندی ها به عنوان مشکل ساز اعتقادی بود که بسیاری از آمریکایی ها داشتند. این تصور به دلیل این واقعیت بود که ایرلندی ها از نظر جمعیتی از نظر دستگیری و زندان در صدر جدول قرار داشتند. آنها همچنین بیش از هر گروه دیگری افراد محبوس در دیوانگاه ها و فقیرخانه ها داشتند. [ 70 ] از دهه 1860 به بعد، آمریکایی های ایرلندی به عنوان تروریست و گانگستر تصور می شدند، اگرچه این کلیشه در پایان قرن نوزدهم شروع به کاهش کرد. [ 71 ]

ضد یهود

ویرایش کنید

مقالات اصلی: یهودی ستیزی در ایالات متحده ، تاریخ یهودی ستیزی در ایالات متحده ، روابط آفریقایی آمریکایی-یهودی ، و تاریخ یهودیان در ایالات متحده

مهاجرت مداوم، به ویژه از آلمان، جمعیت یهودیان را از 1500 نفر در دهه 1770 به 250000 نفر در دهه 1860 افزایش داد. به گفته هاسیه دینر : «به طور گسترده به دلیل این واقعیت که دستفروشان دوره گرد، مردان جوانی که مایل به رفتن به هر جایی بودند، به عنوان غارتگران مهاجرت یهودیان خدمت می کردند، یهودیان برای مقاصد تجاری به هر منطقه نفوذ کردند و زندگی یهودیان را در هر شهر بزرگ و در صدها صدها شهر کوچک ممکن کردند. [ 72 ] تا دهه 1860، به گفته جاناتان سارنا ، روابط واقعی با غیریهودیان علیرغم پس‌زمینه‌ای از تعصبات قدیمی عموماً مثبت بود:

از دوران استعمار به بعد، یهودیان و مسیحیان با یکدیگر همکاری کردند و روابط اجتماعی و اقتصادی نزدیکی را حفظ کردند. نرخ ازدواج های درونی، که نشانه ای قابل اعتماد و ناخواسته از هماهنگی مذهبی است، به طور دوره ای به سطوح بالایی افزایش می یابد. و تک تک یهودیان شکوفا شدند و اغلب به موقعیت های ثروت و قدرت رسیدند. با وجود این، تعصب عمومی مبتنی بر خرد دریافتی همچنان ادامه داشت... در جنگ داخلی مانند گذشته، یهودیان به طور کلی به دلیل آنچه که کلمه "یهود" نماد آن بود، رنج بردند، در حالی که یهودیان فردی احترام هموطنان خود را به دست آوردند و از مبارزات برادرکشی با اطمینان بیشتری نسبت به گذشته بیرون آمدند. [ 73 ]

در سال 1862 در طول جنگ داخلی، ژنرال اولیس اس. گرانت دستور اخراج یهودیان از مناطق تنسی، کنتاکی و می سی سی پی را صادر کرد (که به سرعت توسط پرزیدنت آبراهام لینکلن لغو شد). ( نگاه کنید به دستور عمومی شماره 11 ) گرانت به عنوان رئیس جمهور در 1869-1877، به ویژه برای یهودیان بسیار مطلوب بود. [ 74 ] دهه 1870 با ورود اولین نفر از دو میلیون یهودی از اروپای شرقی، نقطه عطفی بود. آنها به زبان ییدیش صحبت می کردند ، بسیار فقیر بودند و در شهر نیویورک متمرکز بودند، جایی که به زودی بر صنعت پوشاک تسلط یافتند. آنها یک سیستم تئاتر ییدیش ساختند که در نهایت از استودیوهای فیلم هالیوود جدا شد. برخلاف محافظه‌کاران سیاسی قبلی، آنها رادیکال و اغلب سوسیالیست یا حتی کمونیست بودند. [ 75 ]

تبعیض یهودی ستیزانه توسط نخبگان قدیمی آمریکایی در دهه 1870 ظاهر شد. یهودیان طبقه بالا دیگر اجازه نداشتند به برخی از باشگاه های اجتماعی بپیوندند یا در برخی از استراحتگاه های شیک اقامت کنند. ثبت نام آنها در کالج های نخبگان با سهمیه بندی محدود شده بود و همچنین اجازه خرید خانه در محله های خاص را نداشتند. در پاسخ، یهودیان باشگاه‌های کشور ، استراحتگاه‌های تابستانی و دانشگاه‌هایی مانند براندیس را تأسیس کردند . نگرش های یهودی ستیزانه در آمریکا در دوران بین دو جنگ به اوج خود رسید. ظهور ناگهانی دومین کوکلوکس کلان در اواسط دهه 1920، آثار یهودی ستیزانه هنری فورد و حملات رادیویی پدر کوفلین در اواخر دهه 1930 باعث ایجاد تنش در سراسر کشور شد. [ 76 ]

تبعیض واقعی در سطح نخبگان در سطحی بسیار ملایم تر از اروپا بود. سارنا استدلال می کند: "سیاست آمریکا در برابر یهود ستیزی مقاومت می کند... بنابراین، سیاست نفرت تا حد زیادی به احزاب ثالث پر سر و صدا و گروه های حاشیه ای منحصر به فرد محدود شده است. هنگامی که یهودی ستیزی به عرصه سیاسی وارد می شود... نامزدهای اصلی عموماً آن را رد می کنند." [ 77 ] بنابراین هیچ حزب بزرگ آمریکایی یا سیاستمدار بزرگ ملی آشکارا یهودی ستیز نبود. [ 78 ] شاید بدنام ترین فرد پرت، جان ای. رانکین از می سی سی پی، دشمن آشکار تمام اقلیت ها برای سه دهه در کنگره، 1921 تا 1953 بود. [ 79 ]

پس از سال 1945، احساسات ضد یهودی در میان سفیدپوستان به طور پیوسته هم در سطح نخبگان و هم در سطح عمومی کاهش یافت. با این حال، برخی از رهبران سازمان‌های ملی‌گرای سیاه‌پوست ، به‌ویژه ملت اسلام ، یهودیان را به استثمار کارگران سیاه‌پوست، سودجویی از طریق آوردن الکل و مواد مخدر به جوامع سیاه‌پوست و تسلط ناعادلانه بر اقتصاد محلی متهم کردند. طبق نظرسنجی‌های سالانه اتحادیه ضد افترا، برای هر نژاد، ارتباط قوی بین سطح تحصیلات و رد کلیشه‌های یهودی‌ستیز وجود دارد . با این حال، سیاهپوستان آمریکایی در تمام سطوح تحصیلی به طور قابل توجهی بیشتر از سفیدپوستانی که دارای سطح تحصیلات مشابه هستند، یهودی ستیز هستند. در نظرسنجی سال 1998، سیاهپوستان (34 درصد) تقریباً چهار برابر بیشتر (9 درصد) در گروه یهودی ستیزانه قرار گرفتند (کسانی که با حداقل 6 مورد از 11 جمله که به طور بالقوه یا آشکارا یهودی ستیز بودند موافق بودند) نسبت به سفیدپوستان. در میان سیاه‌پوستان بدون تحصیلات دانشگاهی، 43 درصد از آنها در گروه یهودستیزانه‌ترین گروه قرار گرفتند (در مقابل 18 درصد از جمعیت عمومی)، که در میان سیاه‌پوستان با تحصیلات دانشگاهی به 27 درصد و در میان سیاه‌پوستان با مدرک دانشگاهی چهار ساله به 18 درصد کاهش یافت (در مقابل 5 درصد از جمعیت عمومی). [ 80 ] برجسته‌ترین رهبر سیاه‌پوستان دهه 1980، جسی جکسون ، بارها اتهامات مربوط به یهودی‌ستیز بودن خود را رد کرد. [ 81 ] [ 82 ]

نظرسنجی لیگ ضد افترا در سال 2005 شامل داده‌هایی در مورد نگرش اسپانیایی‌ها است که 29 درصد از اسپانیایی‌ها یهودی‌ستیزترین هستند (در مقابل 9 درصد سفیدپوستان و 36 درصد سیاه‌پوستان). متولد شدن در ایالات متحده به کاهش این نگرش کمک کرد: 35% از اسپانیایی‌های خارجی متولد شده یهودی‌ستیز بودند، اما تنها 19% از اسپانیایی‌هایی که در ایالات متحده متولد شده بودند، یهودی‌ستیز بودند. [ 83 ]

نظرسنجی تایم از 1000 نفر که در آگوست 2010 انجام شد، نشان داد که تنها 13 درصد از آمریکایی ها دیدگاه های نامطلوبی نسبت به یهودیان دارند، در مقابل، 43 درصد دیدگاه های نامطلوبی نسبت به مسلمانان دارند. 17 درصد دیدگاه های نامطلوب نسبت به کاتولیک ها دارند. و 29 درصد دیدگاه های نامطلوبی نسبت به مورمون ها دارند. [ 84 ] [ 85 ] در مقابل، نگرش‌های یهودستیزی در اروپا بسیار بالاتر است و در حال رشد است. [ 86 ]

در سپتامبر 2014، نیویورک پست محتوای گزارشی را منتشر کرد که در ابتدا توسط پلیس نیویورک منتشر شده بود . در این گزارش آمده است که از سال 2013، تعداد حوادث یهودستیزانه در شهر 35 درصد افزایش یافته است. [ 87 ] از سوی دیگر، گزارش کمیسیون روابط انسانی کانتی لس آنجلس کاهش چشمگیر 48 درصدی جنایات ضد یهودی در لس آنجلس را نسبت به سال 2013 نشان داد. [ 88 ]

یک نظرسنجی در سال 2014 از 1157 دانشجوی یهودی در 55 دانشگاه در سراسر کشور نشان داد که 54 درصد در معرض یهودی ستیزی قرار گرفته اند یا در محوطه دانشگاه خود شاهد آن بوده اند. مهم‌ترین منشأ یهودی‌ستیزی «از یک دانش‌آموز» (29 درصد) بود. ریشه های دیگر در باشگاه ها یا جوامع، در سخنرانی ها و کلاس ها و در اتحادیه های دانشجویی بود. یافته های تحقیق مشابه مطالعه موازی انجام شده در بریتانیا بود. [ 89 ]

یهودی ستیزی در ایالات متحده به ندرت به خشونت فیزیکی علیه یهودیان تبدیل شده است. برخی از بدترین اپیزودها عبارتند از حمله به مراسم تشییع جنازه خاخام جیکوب جوزف توسط کارگران و پلیس ایرلندی در شهر نیویورک در سال 1902. [ 90 ] لینچ لئو فرانک در جورجیا در سال 1915. [ 91 ] ضرب و شتم تعداد زیادی از یهودیان در بوستون و نیویورک توسط باندهای ایرلندی در 1943-1944. [ 92 ] قتل آلن برگ مجری رادیوی گفتگو در دنور در سال 1984. [ 93 ] شورش کراون هایتس در بروکلین در سال 1991. [ 94 ] و قتل 11 جمعی در کنیسه پیتسبورگ تیراندازی در اکتبر 2018. [ 95 ]

اهداف اسپانیایی

ویرایش کنید

اطلاعات بیشتر: احساسات ضد مکزیکی

به گفته فیلیپ گونزالس، در اواخر قرن 19 و اوایل قرن 20، اسپانیایی‌ها در نیومکزیکو اغلب "juntas de indignación" را سازماندهی می‌کردند که اعتراضی علیه تبعیض بود. صدها نفر در جلساتی شرکت کردند که به تبعیض مسکن اعتراض کردند. تلقی واشنگتن از «عقب ماندگی» در قلمروی که تشکیل دولت را به تأخیر انداخت. اظهارات نژادپرستانه مقامات دولتی؛ و سیاست های پذیرش در دانشگاه نیومکزیکو. سبک اعتراضی در دهه 1930 پایان یافت. [ 96 ]

سیاست مهاجرتی ترامپ

ویرایش کنید

مقاله اصلی: سیاست مهاجرت اولین دولت دونالد ترامپ

سیاست‌های مهاجرتی پیشنهادی دونالد ترامپ، نامزد ریاست‌جمهوری آمریکا، بحث‌های تلخ و جنجالی را در طول مبارزات انتخاباتی 2016 ایجاد کرد. او قول داد دیواری در مرز مکزیک و ایالات متحده بسازد تا حرکت غیرقانونی را محدود کند و قول داد مکزیک هزینه آن را بپردازد. [ 97 ] او متعهد شد که میلیون ها مهاجر غیرقانونی ساکن ایالات متحده را اخراج کند [ 98 ] و از حق شهروندی به دلیل انگیزه دادن به " نوزادان لنگر " انتقاد کرد. [ 99 ] به عنوان رئیس جمهور، او اغلب مهاجرت غیرقانونی را به عنوان یک "تهاجم" توصیف می کرد و مهاجران را با باند جنایتکار MS-13 ادغام می کرد ، اگرچه تحقیقات نشان می دهد که مهاجران غیرقانونی نسبت به آمریکایی های بومی آمریکا نرخ جرم کمتری دارند. [ 100 ]

ترامپ سعی کرد قوانین مهاجرت را به شدت تشدید کند، از جمله اجرای سیاست‌های سخت‌گیرانه‌تر اجرای مهاجرت علیه پناهجویان از آمریکای مرکزی نسبت به هر رئیس‌جمهوری مدرن ایالات متحده. [ 101 ] [ 102 ]

از سال 2018 به بعد، ترامپ نزدیک به 6000 سرباز را در مرز ایالات متحده و مکزیک مستقر کرد ، [ 103 ] تا اکثر مهاجران آمریکای مرکزی را از درخواست پناهندگی از ایالات متحده بازدارد، و از سال 2020 از قانون هزینه عمومی برای محدود کردن مهاجرانی که از مزایای دولتی استفاده می کنند از دریافت اقامت دائم از طریق کارت سبز استفاده کرد . [ 104 ] علاوه بر 6000 سرباز مستقر توسط ترامپ، مکزیک نیز پس از فشار ترامپ، تخمینی 15000 سرباز را به مرز فرستاد. [ 105 ] ترامپ تعداد پناهندگان پذیرفته شده در ایالات متحده را به پایین ترین حد کاهش داده است. زمانی که ترامپ روی کار آمد، محدودیت سالانه 110000 نفر بود. ترامپ در سال مالی 2020 محدودیت 18000 و در سال مالی 2021 را 15000 تعیین کرد. [ 106 ] [ 107 ] ترامپ به دلیل همه گیری در آن زمان توانست چنین تغییر شدیدی را در سال 2020 ایجاد کند. [ 108 ] محدودیت‌های اضافی اعمال‌شده توسط دولت ترامپ باعث ایجاد گلوگاه‌های قابل توجهی در رسیدگی به درخواست‌های پناهندگان شد که در نتیجه پذیرش پناهندگان کمتری در مقایسه با محدودیت‌های مجاز انجام شد. [ 109 ]

دیوار مرزی مکزیک

ویرایش کنید

ترامپ نمونه های اولیه دیوار مرزی جدید در مرز کالیفرنیا و مکزیک را بررسی می کند.

یکی از وعده‌های اصلی ستاد انتخاباتی دونالد ترامپ، نامزد ریاست‌جمهوری آمریکا در سال 2016، ساخت دیوار مرزی 1000 مایلی با مکزیک و پرداخت هزینه آن از سوی مکزیک بود. [ 110 ] تا پایان دوره او، ایالات متحده 73 مایل دیوار اولیه و ثانویه در مکان‌های جدید و 365 مایل حصار جایگزین موانع قدیمی ساخته بود. [ 111 ] ساخت و نوسازی این بخش از دیوار منجر به کاهش 87 درصدی عبور غیرقانونی در مناطق اطراف شد. [ 112 ] در فوریه 2019، کنگره تصویب کرد و ترامپ لایحه بودجه ای را امضا کرد که شامل 1.375 میلیارد دلار برای 55 مایل حصار مرزی بولارد بود. [ 113 ] ترامپ همچنین یک وضعیت اضطراری ملی در مورد مرز جنوبی ایالات متحده اعلام کرد و قصد داشت 6.1 میلیارد دلار از بودجه ای که کنگره برای اهداف دیگر اختصاص داده بود، منحرف کند. [ 113 ] مجلس نمایندگان و سنا تلاش کردند تا از اعلام وضعیت اضطراری ملی ترامپ جلوگیری کنند، اما رای کافی برای لغو وتو وجود نداشت . [ 114 ]

برچسب فروخته شده در کلرادو

فقط انگلیسی

ویرایش کنید

اطلاعات بیشتر: حرکت فقط به زبان انگلیسی

برای چندین دهه، بومیان آمریکایی انگلیسی آمریکایی را تبلیغ می کنند و استفاده از آلمانی و اسپانیایی را در ایالات متحده بی اعتبار می کنند. در اواخر قرن بیستم، طرفداران فقط انگلیسی تصویب یک اصلاحیه زبان انگلیسی (ELA) را پیشنهاد کردند، یک اصلاحیه قانون اساسی که انگلیسی را به زبان رسمی ایالات متحده تبدیل می کرد، اما از حمایت سیاسی محدودی برخوردار شد. [ 115 ]

همچنین ببینید

ویرایش کنید

  • آمریکاگرایی (ایدئولوژی)
  • ناسیونالیسم آمریکایی
  • راست رادیکال (ایالات متحده آمریکا)
  • تروریسم در ایالات متحده
    • تروریسم داخلی در ایالات متحده
  • مهاجرت به آمریکا
    • تاریخچه مهاجرت به آمریکا
  • نژاد و قومیت در ایالات متحده
    • جمعیت شناسی نژادی و قومی تاریخی ایالات متحده
  • دین در ایالات متحده
    • آزادی مذهب در ایالات متحده
    • تاریخ دین در ایالات متحده
  • تبعیض در ایالات متحده
    • نژادپرستی در ایالات متحده
    • تبعیض مذهبی در ایالات متحده
    • کلیشه های گروه های داخل ایالات متحده
    • بیگانه هراسی در ایالات متحده
  • آفریقایی آمریکایی ها
    • تاریخ آفریقایی-آمریکایی
    • نژادپرستی علیه آمریکایی های آفریقایی تبار
    • کلیشه های آمریکایی های آفریقایی تبار
  • بومیان آمریکا در ایالات متحده
    • تاریخچه بومیان آمریکا در ایالات متحده
    • کلیشه های مردمان بومی کانادا و ایالات متحده
    • جنبش سرخپوستان آمریکایی
  • آسیایی آمریکایی ها
    • کنشگری آسیایی آمریکایی
    • مهاجرت آسیایی به آمریکا
  • کلیشه های آسیای شرقی در ایالات متحده
  • آمریکایی های چینی
    • احساسات ضد چینی در ایالات متحده
    • تاریخچه آمریکایی های چینی
  • ژاپنی های آمریکایی
    • احساسات ضد ژاپنی در ایالات متحده
    • تاریخچه آمریکایی های ژاپنی
    • توقیف آمریکایی های ژاپنی
  • خطر زرد
  • کلیسای کاتولیک در ایالات متحده
    • ضد کاتولیک #ایالات متحده
    • ضد کاتولیکیسم در ایالات متحده
    • تاریخچه کلیسای کاتولیک در ایالات متحده
  • احساسات ضد آلمانی ، در سراسر جهان و همچنین در ایالات متحده آمریکا
    • آلمانی های آمریکایی
    • زبان آلمانی در ایالات متحده
    • زندانی شدن آمریکایی های آلمانی در طول جنگ جهانی دوم
  • احساسات ضد ایرلندی
    • آمریکایی های ایرلندی #کلیشه ها
  • آمریکایی های ایتالیایی #تبعیض و کلیشه ای
    • اسارت آمریکایی های ایتالیایی در طول جنگ جهانی دوم
  • یهودیان آمریکایی
    • یهودستیزی در ایالات متحده
    • تاریخچه یهودی ستیزی در ایالات متحده ، یهودیان مخالف
    • تاریخ یهودیان در ایالات متحده
    • کلیشه های یهودیان #ایالات متحده
    • ایالات متحده و هولوکاست
  • آمریکایی های خاورمیانه ای
  • آمریکایی های عرب
    • مهاجرت اعراب به آمریکا
    • عرب ستیزی #ایالات متحده
  • اسلام در آمریکا
    • اسلام هراسی در آمریکا
  • اسپانیایی تبارها و آمریکای لاتین تبارها
    • تاریخچه اسپانیایی تبارها و آمریکایی های لاتین تبار در ایالات متحده
    • هیسپان هراسی
    • کلیشه های اسپانیایی تبار و آمریکای لاتین تبار در ایالات متحده
    • احساسات ضد مکزیکی
    • تاریخچه آمریکایی های مکزیکی
    • اتحادیه شهروندان آمریکای لاتین متحد (LULAC)، که در سال 1929 تأسیس شد، بزرگترین و قدیمی ترین سازمان حقوق مدنی لاتین در ایالات متحده است.

مراجع

    در ادامه مطلب

              آخرین ویرایش 26 روز پیش توسط Mason7512 انجام شده است

              مقالات مرتبط

              • هیچی نمیدونیحزب سیاسی بومی‌گرای ایالات متحده دهه 1850
              • بومی گرایی (سیاست)سیاست حفاظت از منافع ساکنان مستقر در برابر منافع مهاجران
              • بیگانه هراسی در ایالات متحدهبیزاری از چیزی که در داخل ایالات متحده خارجی یا عجیب تلقی می شود

              ویکی پدیا

              • بنیاد ویکی مدیا
              • ساخته شده توسط مدیاویکی
              • محتوا تحت CC BY-SA 4.0 در دسترس است مگر اینکه خلاف آن ذکر شده باشد.
              • سیاست حفظ حریم خصوصی
              • تماس با ویکی پدیا
              • کد رفتار
              • توسعه دهندگان
              • آمار
              • بیانیه کوکی
              • شرایط استفاده
              • دسکتاپ