قیاس جمهوری اسلامی با رژیم نحوی پهلوی قیاس مع الفارق است
به اعتقاد بسياري از كارشناسان مقايسه كردن خود با ديگري امري مضر است زيرا شرايط انسان ها در هر زمان و مكان متفاوت است، اما مقايسه خود با خود در گذشته مي تواند مفيد باشد، زيرا نشان دهنده پيشرفت و توسعه يا عقب گرد و نزول است.
كارشناسان معتقدند اگر براي يك مخاطب وضعيت و يا دستاورد خود امروز با خود گذشته را به ميدان مقايسه مي گذاريد، اين مقايسه بايد همراه با بيان و لحاظ تمام شرايط دروني و بيروني باشد. زيرا مخاطب نيز براي درك بهتر و آگاهي دقيق تر، شما را با ديگري مقايسه مي كند.
مقايسه دستاوردها و وضعيت يك نظام سياسي با نظام سياسي قبل از خود نيز به همين شكل است و براي انتقال صحيح داده ها بايد شرايطي كه هر يك از نظام هاي سياسي در آن اقدام كردند را نيز تبيين كرد، زيرا بيان خام نتايج نه تنها مخاطب را قانع نمي كند، بلكه او را براي درك بهتر تشويق مي كند به سراغ نظام هاي سياسي ديگر برود و اصولا نيز بهترين ها را دست چين كرده و به رقابت و مقايسه مي گذارد.
مثلا در بسياري از محافل اجتماعي يا حتي خانوادگي مردم وضعيت امروز كشور را با كشورهايي همچون ژاپن ، كره جنوبي ، فرانسه و كشور هاي رده تراز اول توسعه اي دنيا مقايسه مي كنند كه هيچكدام نه تنها تفكر انقلابي ايران را نداشته اند، بلكه هيچ يك طعم تاثير تحريم هاي ظالمانه و چهل ساله نظام بين الملل بر بزرگ ترين و كوچك ترين مسائل كشور را نچشيده اند.
يكي از رفتارهاي مديران و مسئولان نظام جمهوري اسلامي و بعضا رسانه هاي ايران نيز در چند دهه پيروزي انقلاب اسلامي، معرفي خام دستاورهاي انقلاب اسلامي به مردم با ابزار مقايسه اي اين دستاوردها با دوران پهلوي است كه نه تنها قياس مع الفارق است، بلكه مخاطبان كه نسل جديد اند را نيز به اشتباه مي اندازد.
امسال چهلمين سالگرد پيروزي انقلاب اسلامي است كه به اعتقاد بسياري از كارشناسان داخلي و خارجي سن بلوغ يك انقلاب است. انقلابي كه از بطن جامعه آغاز شد و يكي از بزرگ ترين انقلاب هاي اجتماعي در تمام تاريخ بود.
انقلابي كه در بدترين شرايط سياسي و بسترهاي اجتماعي كه توسط حكومت هزاران ساله پادشاهي بر يكي از غني ترين كشور هاي جهان تحميل شده بود، اتفاق افتاد. انقلابي از درون مردم و براي مردم.
انقلابي از جنس آزادي ، برابري ، استقلال و حق انتخاب مردم در تعيين سرنوشت يك ملت و يك كشور و همچنين يك مذهب.
انقلاب اسلامي همان طور كه به يكباره تمام معادلات اجتماعي و سياسي كارشناسان جهان را برهم زد در داخل نيز تغييراتي ايجاد كرد كه بارز ترين آن ها حق تعيين سرنوشت سياسي و اجتماعي و همچنين ايجاد عدالت در پهنه جامعه بود كه فقير و غني را در كنار يكديگر زير چتر قانون محافظت كرد.
انقلاب اسلامي به اندازه اي بزرگ و مهم بود كه هنوز نيز پس از گذشت چهار دهه موضوع زنده بحث هاي كارشناسانه است و همواره زاويه هاي جديدي براي بررسي در محافل سياسي، اجتماعي و دانشگاهي دارد.
در كنار بررسي هاي انقلاب سال 1357، دولت مردان و شبكه هاي اجتماعي نيز به شكل هاي مختلف سعي كرده اند كه انقلاب اسلامي ، نهضت امام خميني(ره) و همچنين آرمان هاي آن را با انتقال و روايت گري حفظ كنند.
يكي از روش هاي انتقال آرمانها در چهار دهه حيات انقلاب اسلامي ، ايجاد فضاي مقايسه ميان دستاوردهاي انقلاب و داشته هاي زمان پادشاهي 37 ساله پهلوي دوم است كه در ميان مسئولان با شور و هيجان بيشتري هر سال در دهه فجر و دهه هاي ديگر اعلام ميشود و ابزار آن نيز اعداد و ارقام و همچنين خدماتي اجتماعي ، سياسي و اقتصادي است.
مقايسه اي كه در اكثر موارد بدون تبيين چهل سال وقايع داخلي و خارجي و شرايطي كه از درون و بيرون بر روند توسعه جمهوري اسلامي تاثير گذاشت.
مقايسه اي كه آگاهانه و يا از روي ناآگاهي نه تنها بسياري از دستاوردهاي انقلاب را درست براي مردم و بخصوص نسل جديد تبيين و به تصوير نمي كشد، بلكه بسياري از آنها را نيز از بين مي رود.
مسئولان بدون اينكه روايتي از چهل سال فشار هاي خارجي بر كوچك ترين احتياجات مردم براي مردم داشته باشند، به تزريق آمار مي پردازند و از تعداد شيرآب خانه ها تا نانو تكنولوژي و دستاوردهاي هسته اي را براي مردم سخنراني كرده و رسانه ها نيز بي تفاوت آن ها را منتشر مي كنند.
پيشرفت هايي كه اگر ذكر نشود در بستر چه فشارها و تحميل ها و تحريم هاي ناجوانمردانه اي تحقق يافته شايد چندان هم به نظر مردم و يا حتي جامعه بين الملل عجيب نيابد.
نشان دادن و بيان شمه كلي از دستاوردهاي انقلاب در اين 40 سال و يا پيشرفت هاي صورت گرفته بويژه در بحث زيرساخت ها كه بيشتر مورد تاكيد مسئولان است بهتر است با بستر مقايسه اي ايران با كشوري همطراز در منطقه و تحليل شرايط امروز هر دو كشور در مقايسه با چهار دهه قبل صورت گيرد و البته بي شك نبايد اين نكته را در تبيين از خاطر برد كه ايران اسلامي اگر به نقطه كنوني رسيده از مسير صعب العبوري گذشته است.
و اگر هم قرار است همچنان انتقال دستاوردهاي انقلاب به شكل اعداد و بدون تحليل و تبيين صحيح انجام شود كه گمراهي و سردرگمي اصلي ترين مخاطبان امروز انقلاب كه همان نسل هاي جديد بيانجامد، پس همان بهتر كه حرفي زده نشود.
**رضا غلامي خبرنگار دفتر ساري