شیوه ی کامل کردن داستان های ناتمام از نیمه ی دوم قرن بیستم به اینطرف در بین روان شناسان متداول شده است و در دهه های اخیر رواج بیشتری یافته است. با این شیوه، روان شناسان، کودکان زیر 12 سال (مقطع سنی 3 الی 12 سال) را مورد سنجش قرار می دهند و از این نظر می توان آن را مکمل شیوه ی جملات ناتمام به حساب آورد (جملات ناتمام برای محدودیت های سنی نوجوانی، جوانی و بزرگسالان به کار برده می شوند). با پیروی از شیوه ی داستان های ناتمام آزمونگر در آغاز، داستانی را برای آزمودنی تعریف می کند (یا می خواند) و سپس قسمتی از آن را ناتمام می گذارد و از آزمودنی می خواهد که بقیه ی آن را کامل کند. گفته می شود که قسمت تکمیل شده از طرف کودکان، تمایلات پنهان آن ها را برملا خواهد کرد و طرز نگرش ها، گرایش های سرکوب شده، عواطف سیراب نشده و عقده های روانی آن ها را فرافکنی خواهد نمود.

در حال حاضر داستان های نیمه تمام متعددی ساخته شده اند که از بین آن ها داستان های نیمه تمام لوئیزا دوس و داستان های نیمه تمام ژاکلین رویر از بقیه شهرت بیشتری دارند. شخصیت های داستان های نیمه تمام معمولاً از بین انسان ها یا حیوانات انتخاب می شوند و متن آن ها بسیار ساده و درخور فهم کودکان خردسال تنظیم می شوند. تحقیقات نشان می دهند که داستان های نیمه تمام لوئیزا دوس و ژاکلین رویر بیشترین کارایی خود را در نزد کودکان زیر 7 سال داشته اند. می دانیم که در این سنین کودکان علاقه ی زایدالوصفی به داستان و داستان پردازی دارند و به همین جهت نیز جذب آن ها می شوند.

از آن جا که کودکان خردسال دشواری در بیان جملات طولانی را دارند، روانشناسان آزمون های جملات ناتمام را به گونه ای می سازند که کودکان بتوانند با جملات کوتاه به آن ها پاسخ دهند. به هنگام تفسیر داستان های تکمیل شده ی مقطع سنی کودک در نظر گرفته می شود و پاسخ ها با توجه به شرایط محیطی و فرهنگی کودک معنا می شموند.

داستان های نیمه تمام لوئیزا دوس

داستان های لوئیزا دوس مجموعاً ده عدد هستند و مسائلی از جمله وابستگی یا استقلال، گرایش بیشتر به یکی از والدین، کنجکاوی نسبت به روابط خصوصی والدین، رقابت بین فرزندان، خشونت با همسالان، احساس گناه، ترس ها و آرزوهای کودکان خردسال را مورد بررسی قرار می دهند. داستان ها به زیان بسیار کودکانه ارائه شده اند و در مهد کودک ها وسیله ای بسیار خوب برای سنجش رشد شناختی کودکان و در محیط های بالینی ابزار موفق برای برقرار کردن ارتباط و روان درمانی می باشد. در زیر متن 4 عدد از داستان های دوس را جهت آشنایی با شیوه ی کار او ملاحظه می کنید.

داستان شماره ی 1: پرنده

«سه گنجشک روی شاخه ی درختی زندگی می کردند. یکی از آن ها بابا بود، یکی دیگر مامان بود و آخری هم بچه شان بود. آن ها از زندگی با هم خیلی خوشحال بودند. یک روز باد تندی شروع شد و لانه شان را خراب کرد. گنجشک بابا پرید روی شاخه ی یک درخت. گنجشک مامان پرید روی شاخه ی درخت دیگر. گنجشک کوچک هم می توانست مثل بابا و مامان بپرد. تو فکر می کنی او چه کار کرد؟»

اگر کودک پاسخ داد او هم پرید، باید پرسید به کجا؟ در این داستان باید مشخص کرد که کودک مایل است بیشتر با پدر باشد یا با مادر و چرا. بعضی از کودکان پاسخ می دهند که گنجشک می خواهد پهلوی هر دو والدین خود باشد. برخی دیگر به راحتی یکی از آن ها را انتخاب می کند.

داستان شماره ی 2: گوسفند

یک گوسفند با بچه اش با هم زندگی می کردند. آن ها هر روز به میان علف ها می رفتند و علف تازه می خوردند. بچه هم شیر می خورد و هم علف می خورد. یک روز یک بچه ی تازه برای مادر آوردند. مادر آن قدر شیر نداشت که به هر دوی آن ها بدهد. به بچه ی بزرگ تر گفت که برود علف تازه بخورد. به نظر تو، او چه کار کرد؟ ... آیا او از کاری که کرد راضی بود؟ ... چرا؟ ...

داستان شماره ی 3: ترس

«یک بچه مدام می گفت من می ترسم. او از چی می ترسید؟ ... ».

داستان شماره ی 4 خواب بد

«یک بچه صبح که از خواب بیدار شد به مادرش گفت: من دیشب خواب بدی دیدم. او چه خوابی دیده بود؟ (ابوالقاسمی و وطن خواه، 1389، صص341- 339).

منبع:

ابوالقاسمی، شهنام و وطن خواه، حمید رضا. (1389). ارزشیابی شخصیت (کاربرد عملی آزمون های عینی و فرافکن شخصیت). تنکابن: دانشگاه آزاد اسلامی.