فراجناحی بودن سلیمانی
عماد افروغ، جامعهشناس:
سردار سليماني فراجناحي بود
عماد افروغ معتقد است كه شهيد سليماني به هيچ جناح سياسي وابستگي نداشت. اين جامعهشناس ميگويد «تعلق سردار سليماني به يك سري ارزشهاي متعالي و اصول فراجناحي بود» و ملاكها سردار سليماني را «فراجناحي ميخواند». اين استاد دانشگاه «مردمي بودن» را از خصايل ناب سردار سليماني ميداند و شهادت او را به شهادت شهيد بهشتي و حتي تسخير لانه جاسوسي تشبيه ميكند. به عقيده او با شهادت سردار قاسم سليماني بار ديگر انقلاب اسلامي احيا شد با اين تفاوت كه شهادت او به دليل وجه جهاني بودنش، ميتواند طليعه يك اتفاق بزرگ در جهان هم باشد.
عماد افروغ كه با پايگاه خبري-تحليلي جماران به گفتوگو نشسته درباره اقدام اخير تروريستي امريكا در به شهادت رساندن سردار سليماني گفته است: «وقتي افكار و گفتار و برخي مواجهات شخصي خودم را با شهيد سردار سليماني مرور ميكنم در يك سطح پايينتري ياد حضرت امير(ع) و سيدالشهدا ميافتم. يعني آنچه آنها در بالاترين سطحش قرار داشتند و مطرح ميكردند و در قله آنها قرار داشتند، شهيد بزرگوار حاج قاسم سليماني هم در سطحي پايينتر از آنها برخوردار بود. اين نشان ميدهد كه ايشان در زندگي خودش نظرا و عملا از اين بزرگواران و اهل بيت تأسي جسته است.»
اين استاد دانشگاه ادامه داد:«اخيرا توفيق داشتم كه يك بار ديگر بر خلاصه خودم بر نهجالبلاغه مروري داشته باشم. ديدم كه اين شهيد بزرگوار بسياري از صفات متقين و عارفان مورد نظر حضرت امير را داشت. امام علي(ع) در جايي ميفرمايد اگر از چيزي ميترسيد، وارد آن شويد. اين نكتهاي بسيار مهم است؛ چراكه خيلي ترسها كاذب هستند و فرد تنها با ورودش متوجه ميشود كه ترسش كاذب بوده است.»
اين جامعهشناس در ادامه گفت:«شهيد سليماني هم با تحليل من حتما در روزهاي اول حضورش در صحنه نبرد ترسهايي داشته است اما با ورودش اين ترس را از خود دور ميكند و به جايي ميرسد كه شجاعت ملكه وجودي و اخلاقياش ميشود و ديگر هيچ ترسي جرأت اين را ندارد كه در ايشان رخنه كند. يا جايي كه حضرت امير(ع) در برابر كساني كه «اهل حرف» هستند از «عمل» ميگويد و به اصطلاحي كه ايشان به كار ميگيرد، كساني كه «رعد و برق» هستند و باران ندارند. اما شهيد سليماني جزو كساني بود كه رعد و برق نداشت و اهل عمل و «باران» بود.»
به گفته او علاوه بر آرامش اخلاقي و رواني و تبسم هميشگي كه در وجود سردار سليماني بود، اخلاص ايشان قرار داشت و عجب معجزهاي ميكند اخلاص! ما اين را داريم كه «مُخلصين» كلا در معرض خطر هم قرار ندارند و ايشان به يك معنا مُخلص بود. ايشان خدا را عملا درك كرده بود چون خودش را شناخته بود. به همين خاطر وقتي ياد رفقاي شهيدش ميافتاد بياختيار اشكش جاري ميشد و آرزوي شهادت ميكرد.
افروغ ادامه داد:«نكته ديگر برميگردد به جناحبنديهاي داخلي كه بعضي اوقات هم به قيمت فراموشي ملات و ريسمان وحدت تمام ميشود. بايد بگويم كه سردار سليماني به هيچ جناح سياسي وابستگي نداشت. تعلق او به يك سري ارزشهاي متعالي و اصول فراجناحي بود. ايشان آن اصول را در قالب جناح نميريخت و به تعبيري بهتر نگاه فرمي يا شكلي به اصول نداشت كه بگويد اين اصول و ارزشها تنها در قالب فلان جناح سياسي ميگنجد.»
اين جامعهشناس با بيان اينكه «ملاكهاي سردار سليماني فراجناحي بود» گفت:«او ارزشها را با جناحها ارزيابي نميكرد؛ بلكه جناحها را با ارزشها ارزيابي ميكرد بنابراين پيمان اخوتي با كسي نبسته بود. در برخوردي كه با ايشان داشتم، سردار طوري با من صحبت ميكرد، پنداري كه هيچ فاصلهاي بين ما نيست و ايشان از نظرات بنده سوال ميكرد و من هم خوشحال شدم كه سردار برخي آثار مرا مطالعه كرده است. از اين رو وقتي نظر خود را درباره سوريه به ايشان ارايه كردم، گفتند بله اگر از ابتدا اينگونه ميشد بهتر بود ولي بايد پرسيد الان چه بايد كرد؟»
افروغ از خصايل ناب سردار سليماني را «مردمي بودن» او دانست و ادامه داد:«مساله مردم امروز بسيار اساسي شده است. حتي در فضاهاي آكادميك هم مهم تلقي ميشود؛ به گونهاي كه ما امروز جامعهشناسي مردممدار داريم. اين خصلتي پيامبرانه است كه انصافا شهيد سليماني اين خصلت را داشت. به نظرم بتوانم حق مطلب را اينگونه ادا كنم كه او زندگي عليوار و حسيني داشت و ما ميتوانيم بگوييم كه ايشان يك علي يا حسين كوچك براي عصر ما بود. همين خصايل دست به دست هم ميدهند و يك انسان را مفتخر به درجه رفيع شهادت ميكنند.» اين استاد دانشگاه در پايان سخنانش گفت:«شهدا نيز مراتب دارند. شهيدي كه ميتواند بار ديگر وحدت كم رنگ شده انقلاب اسلامي را احيا كند و تفاوتها و اختلافات را كمرنگ كند و يك اربعيني شبيه اربعين حسيني را رقم بزند بسيار ارزشمند است. اگر من بخواهم او را با شخصيتهاي عصر حاضر مقايسه كنم، مظلوميت او شبيه مظلوميت شهيد بهشتي است. وقتي آيتالله شهيد بهشتي به درجه شهادت نايل آمد، فضا دگرگون شد و يك بار ديگر فضاي معنوي و رمزآلود و معنادار در كشور رقم خورد. حتي به نظرم شهادت ايشان چيزي شبيه تسخير لانه جاسوسي است كه باعث شد، قطار جمهوري اسلامي مجددا روي ريل انقلاب اسلامي قرار بگيرد و به تعبير امام در آن مقطع، انقلابي در انقلاب رخ دهد.
به عقيده افروغ با شهادت سليماني هم اتفاق جديدي رقم خورد و بار ديگر انقلاب اسلامي احيا شد؛ با اين تفاوت كه شهادت سردار سليماني به دليل وجه جهاني بودنش ميتواند طليعه يك اتفاق بزرگ در جهان هم باشد.
حجت الاسلام محمدرضا عرفاننژاد در گفتوگو با خبرنگار مهر با بیان اینکه سبک مدیریتی حاج قاسم نکات آموزشی فراوان دارد، اظهار کرد: با شیوههای بروز میتوان سبک مدیریت وی را تدریس و به جهان ارائه کرد.
وی با اشاره به اینکه غربیها و دشمنان، خود به قدرت سبک مدیریت سردار قاسم سلیمانی اعتراف داشتند، عنوان کرد: ورود حاج قاسم به مسائل بینالمللی، امنیتی و جبهه مقاومت بهگونهای بود که آن را به فرد اول خاورمیانه تبدیل کرد.
کارشناس سیاسی چهارمحال و بختیاری به ویژگیهای شهید سردار قاسم سلیمانی اشاره کرد و ادامه داد: فراجناحی بودن، صداقت، اخلاص، ارتباط با خدا، کار کارشناسی، استقامت، کادرسازی، استفاده حداکثری از ظرفیتهای موجود، ولایتمداری و تبعیت از رهبر انقلاب و محبت به ایشان و توسل به شهدا از ویژگیهای شاخص این شهید بود.
حجت الاسلام عرفاننژاد در خصوص مؤلفههای مدیریتی حاج قاسم، گفت: سردار سلیمانی به مدیریت مرسوم و معمول اکتفا نمیکردند بلکه آرمانهای بلند را دنبال و منافع شخصی، گروهی، حزبی و جناحی را به رسمیت نمیشناختند.
ایجاد سه شاخص مردم داری، ولایتمداری و کار برای رضای خدا بن بستها را از بین میبرد
وی با بیان اینکه شاخصههای رضایت خداوند و ولایتمداری، مردمی بودن از دیگر ویژگیهای حاج قاسم بود، تصریح کرد: اگر مدیران این سه شاخص را در خود به وجود آورند و اجرا کنند دیگر بنبستی در کشور وجود نخواهد داشت.
کارشناسی سیاسی ادامه داد: شخصیت حاجی قاسم به گونهای بود که بزرگان دنیای معاصر را برای تصمیمگیری قانع میکرد که مدیران ما امروز به این ویژگیها نیازمند هستند.
حجت الاسلام عرفان نژاد با بیان اینکه سردار قاسم سلیمانی با زیردستان با نهایت تواضع و محبت برخورد میکرد، عنوان کرد: در مصالح و منافع مردم با صلابت بودند و با کسی تعارف نداشتند.
عدم ورود به حزب و جناح یکی از ویژگیهای بارز حاج قاسم بود
وی با بیان اینکه حاج قاسم با استفاده از مدیریت در صحنه موجب تشویق نیروهای تحت امر میشدند، تصریح کرد: سردار همگان را با عمل درست به مسیر تشویق میکرد.
کارشناس مسائل سیاسی با بیان اینکه حاج قاسم عضو هیچ حزب و گروهی نبود، مطرح کرد: همیشه منافع مردم را بر منافع خود ترجیح میدادند.
حجت الاسلام عرفان نژاد ترجیح منافع مردم بر منافع حزبی و شخصی را از دیگر ویژگیهای بارز حاج قاسم عنوان کرد و گفت: این در حالی است که مسئولان باید از حاج قاسم الگو برداری کنند و مانع آن شوند که گرایشهای سیاسی آنها به وحدت، ولایتمداری و منافع مردم آسیب بزند و اولویت شود.
برای رسیدن به آرمانها باید در جامعه وحدت ایجاد شود
وی ادامه داد: حاج قاسم مردم را به ظواهر قضاوت نمیکردند و این مسئله موجب شد تا در قلب مردم جای داشته باشند.
کارشناس مسائل سیاسی با بیان اینکه انگزدن و متهم کردنها باید در جامعه حذف شود، افزود: در صورت وجود این رفتارها در جامعه وحدت و هویت اجتماعی خدشهدار میشود و انسانها از هم فاصله میگیرند این درحالی است که حاج قاسم برای ایجاد محبت و مودت در جامعه تلاش بسیار کرد.
حجت الاسلام عرفاننژاد با اشاره به اینکه در جامعه کنونی برای رسیدن به آرمانهای مشترک باید وحدت ایجاد شود، مطرح کرد: اعتقاد به توانمندی جوانان از جمله ویژگیهای بارز حاج قاسم بود.
به جوانان میدان داده شود
وی به گام دوم انقلاب اشاره کرد و ادامه داد: در گام دوم انقلاب کلید واژه اصلی جوانان هستند که استفاده از نظرات کارشناسی و عرصه دادن به آنها موضوعی مهم است که باید عملی شود.
کارشناس مسائل سیاسی با بیان اینکه باید به توانمندیهای جوانان اعتقاد داشته باشیم، اظهار کرد: حاج قاسم نمونه جوانی بود که امام خمینی (ره) آن را شکوفا کرد.
حجت الاسلام عرفاننژاد با اشاره به اینکه جوانان نخبه زیادی در کشور وجود دارد که باید به آنان اعتماد کرد، عنوان کرد: تا وضعیت مطلوب اعتماد به جوانان فاصله زیادی وجود دارد که باید به آنان میدان داد تا مانع از سرخوردگی آنها شد.
وی با بیان اینکه باید از ظرفیت شناخته شده حاج قاسم در دنیا استفاده کرد، تصریح کرد: ابعاد مختلف شخصیتی سردار شهید حاج قاسم سلیمانی باید در قالبهای مختلف تبیین و جریانی شکل گیرد.
اینکه چه ویژگیهایی باعث میشود شهید سلیمانی به الگویی ملی و امتی تبدیل شود، سوالی است که شاید شیوه رفتاری او بخشی از پاسخ آن باشد. برای اینکه ویژگیهای رفتاری شهید سلیمانی را موردبررسی قرار دهیم، بهسراغ یکی از نزدیکان شهید رفتهایم که سالها در کسوت نظامی با شهید همکاری کرده و روابط نزدیکی نیز با او داشته است. سردار محمد کرمی، فرمانده سپاه کرمان که جانشینی شهید سلیمانی در لشکر 42 ثارالله کرمان را در سابقه خود داشته است، مردمی بودن، نگاه فراجناحی، شجاعت و توجه به جایگاه پدر و مادر را از برجستهترین ویژگیهایی رفتاری شهیدسلیمانی برشمرده که شخصیت او را به مکتب تبدیل کرده است. مشروح گفتوگوی «فرهیختگان» با سردار محمد کرمی را در ادامه میخوانید.
مهمترین ویژگیهای شخصیتی حاجقاسم که منش ایشان را به مکتب تبدیل کرده، چیست؟
بسیاری از فرماندهان شاخص ما همچون شهیدان خرازی، همت و زینالدین در دوران جنگ به شهادت رسیدند. بعضی از فرماندهان نیز همچون شهیدکاظمی بعد از جنگ به شهادت رسیدند. از عنایاتی که خدای متعال به مردم ما داشت این بود که حاجقاسم علیرغم مجروحیتهای پیاپی در جنگ تحمیلی به شهادت نرسیدند و عمر طولانی و بابرکتی داشتند. بعد از پایان جنگ تامین امنیت شرق کشور به ایشان سپرده شد. ناامنیهای سیستانوبلوچستان، جنوب کرمان، جنوب خراسان و مقداری نیز استان هرمزگان بعد از پایان جنگ رخ داد. در این زمان لشکرها به استانهای مبدا اعزام خود بازگشته بودند. لشکر ثارالله نیز در کرمان مستقر شد. در ناامنیهای منطقه جنوب شرق کشور کار به جایی رسیده بود که برای تامین امنیت جاده کرمان به بم و بم به زاهدان ژاندارمری مجبور شده بود تعدادی برجک احداث کند تا جاده اصلی را بتواند از خطر اشراری که راهبندی و ناامنی ایجاد میکردند کنترل کند. در چنین وضعیتی به ایشان ماموریت داده شد که در موضع فرماندهی قرارگاه قدس سپاه و لشکر۴۱ ثارالله امنیت منطقه را تامین کند. این ماموریت از حدود سال ۷۵-۷۴ آغاز شد و سردار سلیمانی با استفاده از ترکیب ابتکارات و تجربیات خود در دوران دفاع مقدس توانست امنیت را تامین کند. بعد از ماجرا نیز ایشان بهمدت ۲۲ سال فرماندهی نیروی قدس سپاه را برعهده داشت. ترکیب این موارد بهعلاوه ویژگیهای شخصی که سردار سلیمانی داشتند یعنی صداقت و اخلاص ایشان چنین نتایجی را در پی میآورد. شهید سلیمانی جمع اضداد بود. بنده تقریبا یک دوره 10ساله جانشین شهیدسلیمانی در لشکر ثارالله بودم و با ایشان همکاری داشتم و وقتی بررسی میکنم متوجه میشوم شهیدسلیمانی علاوهبر صداقت و اخلاص ویژگیهای برجسته خاص خود را نیز داشتند. ایشان بهلحاظ ارتباطات مردمی انسان برجستهای بودند. شهیدسلیمانی در خانوادهای کشاورز و روستایی زندگی کرده بودند و ارتباط با مردم و میهماندوست بودن ذات ایشان بود. در خانه شهیدسلیمانی همواره به روی مردم باز بوده است. علاوهبر مردمداری، شجاعت عنصر دیگری بود که جاذبهای خاص را در ایشان بهوجود آورده بود. محبوبیت ایشان صرفا منحصربه دوره فعلی نیست. ایشان زمانی که در لشکر ثارالله فرمانده بود و سنوسالی نیز نداشت، بسیار فرد محبوبی بود، به این دلیل که بدون غرور و تکبر رفتار میکرد. ایشان در هیچ حالتی طوری رفتار نکردند که بخواهند خود را ممتازتر از بقیه نشان دهند. تلاش ایشان این بود که مشکلات مردم را حل کند و این پیگیر بودن برای رفع مشکل مردم را ما در روابط اجتماعی ایشان در کرمان شاهد بودیم. این ویژگیهای منحصربهفرد درکنار عبادت و توجهی که شهیدسلیمانی به اهلبیت داشتند، ایشان را به شخصیتی ممتاز تبدیل کرده بود. چنین ویژگیهای شخصیتی در شهیدسلیمانی ایشان را به جایگاهی رساند که به تعبیر مقاممعظمرهبری تبدیل به یک مکتب شد.
دلیل اینکه شخصیت شهیدسلیمانی طیفهای مختلف مردم با سلایق و علایق گوناگون را به خود جذب کرده است چیست؟
نگاه فراجناحی فارغ از دستهبندیهای معمول و البته با حفظ اصولی که شهیدسلیمانی داشتند در این امر خیلی موثر بوده است. شهیدسلیمانی معیارهایی والاتر از این مباحث برای تعامل با مردم داشت. به همین دلیل است که حتی در عرصه سیاسی هردو جناح غالب از هواداران ایشان هستند. گاهی توفیق میشد در مجالس افطاری که ازجانب مقاممعظمرهبری برگزار میشد شرکت میکردم و در این مجالس شاهد بودم که طیفهای مختلف تلاش میکردند با شهیدسلیمانی احوالپرسی داشته باشند. دلیل این امر نیز این بود که شهیدسلیمانی براساس تفکرات افراد به آنها نگاه نمیکرد، بلکه معتقد بود افرادی که به کشور خدمتی میکنند باید براساس جایگاه خدمتگزاریشان به آنها نگاه شود. شهیدسلیمانی معتقد بود کشور ما بهقدری با مشکلات درگیر است که دیگر نباید نگاههای جناحی در آن حاکم باشد. البته نگاه فراگیر ایشان به افراد مبتنیبر حفظ اصول بود. ولایت فقیه برای ایشان یک اصل بود. شهیدسلیمانی با شناختی که از علمای دینی در کشورهای مختلف داشته است، قسم میخورد و خدا را شاهد میگیرد که مقاممعظمرهبری از همه آنها سرآمد است. شهیدسلیمانی میزان را علاقه قلبی و دلی به ولیفقیه دانسته و میگوید در روز قیامت از این سوال خواهد شد و خود او نیز این تعلق خاطر به ولیفقیه را در عمل نشان داده است.
اگر بخواهید یکی از بهترین خاطراتی که در برخوردتان با شهید سلیمانی داشتهاید را نقل کنید، آن خاطره کدام است؟
حاجقاسم بعد از فوت مادر من در سال ۹۶ به منزل ما در کرمان آمده بودند و خاطره معروفی که از بوسه شهیدسلیمانی بر پای مادرشان در رسانهها بازنشر یافته را در منزل ما نقل کردند. آنچه شهید در این خاطره بیان کردند دارای یک نکته ارزشمند است برای همه افرادی که پدر و مادری در قید حیات دارند. رفتار محبتآمیزی که شهیدسلیمانی با پدر و مادر خود داشت، الگویی برای صله رحم و توجه به والدین است.