شباهت های ایران و کره جنوبی
شباهت های ایران و کره جنوبی
کره ای ها و ایرانی ها هم خیلی شبیه هستند و هم خیلی متفاوت. شباهت هایشان از جنس فرهنگ شرقی است؛ یعنی آنها هم به بزرگ ترها احترام می گذارند برای مهمان ها ارزش خاصی قائلند. از زرنگی بدشان نمی آید و... اما فرق هایی هم دارند.
به گزارش جهان به نقل از هفته نامه همشهری جوان، کره ای ها و ایرانی ها هم خیلی شبیه هستند و هم خیلی متفاوت. شباهت هایشان از جنس فرهنگ شرقی است؛ یعنی آنها هم به بزرگ ترها احترام می گذارند برای مهمان ها ارزش خاصی قائلند. از زرنگی بدشان نمی آید و... اما فرق هایی هم دارند که تعدادشان بسیار زیاد است. ار احترام به قانون و نظم و دیسیپلین کاری گرفته تا بدن های روی فرم و لاغر و تلاش جمعی برای پیشرفت و... این قضاوت ها حاصل پنج روز حضور در کره جنوبی است.
حضوری که البته شامل استراحت در سئول و ججو و عبور از شهرهای پوسان و اینچئون می شود؛ حضوری که به دعوت شرکت ال جی برای بازدید از کارخانه و خط تولید محصولاتش انجام شد و هم تعداد روزهایش برای قضاوت درست مردم کم بود و هم چون اقامتی در بهترین مناطق شهرها بود، قضاوت کاملی به حساب نمی آید اما آنچه می خوانید یک گزارش است از قلب کره جنوبی در مورد مردم، سنت ها و مدل شهرهایشان.
خوش خواب و خوش رو
برای کره ای ها حفظ ظاهر بسیار مهم است و به همین دلیل یکی از پیشرفته ترین ساختمان هایشان مبدای ورودی به این کشور حساب می شود. فرودگاه اینچئون که از سال 2000 افتتاح شده یکی از بزرگ ترین و تجاری ترین فرودگاه های دنیاست؛ فرودگاهی که هر سال در فهرست ده فرودگاه برتر قرار می گیرد و به خاطر مدل خدمات و پاکیزگی از آن قدردانی می شود. امکانات، تجهیزات و خدماتی که در فرودگاه اینچئون وجود دارد، ناخودآگاه همه می فهماند که وارد یک کشور پیشرفته شده اند. هر چند که صف طولانی گیت ورودی به دلیل تعداد مسافران زیاد در فصل پرمسافر، شما را مجاب می کند که هنوز در آسیا هستید.
مردم کره بسیار خوش رو هستند، حداقل لبخندی که گاه و بیگاه روی لب مردم می بینید، یکی از بزرگ ترین تفاوت ها نسبت به تهران را به نمایش می گذارد. در نگاه اول نمی شود به راحتی یک مرد یا زن کره ای چاق پیدا کرد. می گویند قوانین تنظیم شده توسط دولت سبک زندگی کره ای را به این شکل تغییر داده. آنها صبح زود از خواب بیدار می شوند و پنج ساعت قبل از خواب حتما شامشان را می خورند. نتیجه کار این است که رستوران ها و مراکز شکم چرانی شان به غیر از مناطق توریستی از ساعت ده شب به بعد چراغ ها را خاموش می کنند و کرکره مغازه را پایین می کشند.
غیرت در حد تیم ملی
گوشه گوشه شهر شاید تبلیغاتی از کمپانی لکسوس پیدا کنید، در خیابان ها اما خبری از تویوتا نیست. مردم کره به خاطر جنگشان با ژاپن دل خوشی از این کشورها و ماشین هایشان ندارند، البته که به جایش خودشان، هیوندای و کیا را دارند. در خیابان های کره مخصوصا بالای شهر که نزدیک رودخانه هان به حساب می آید از ماشین های نه چندان زیبا خبری نیست؛ نه پیکان می بینید، نه پراید و نه 405. خیابان های شهر هم مدلی بسیار آمریکایی دارد و معمولا عریض است. نه فقط ماشین ها در خیابان ها تمایز ویژه ای با شهرهای ایران دارند که مدل رانندگی ها هم همین طور.
سئول ترافیک دارد تا دلتان بخواهد اما نه رانندگی بین خطوط آزارتان می دهد، نه ماشین ها مدام در حال لابی کشیدن هستند و نه سرعت می روند. قانون شکن البته هست اما پرشور شهرهای ما را ندارند.
آن تایم، امنیتی، مطمئن
برج های دوقلوی سئول مکان دفتر اصلی شکرت ال جی هم هست؛ دفتری که کارمندان باید راس ساعت و البته چند دقیقه زودتر خودشان را به آن برسانند. من در تهران صف ایستادن برای ورود به شرکت را ندیده ام اما شاید باشد. خلاصه که در ساعات اولیه صبح، کارمندان دم در به صف می ایستند تا هر وسیله الکترونیکی را تحویل دهند، دوربین موبایلشان را چسب بزنند و فلش ها را در نگهبانی بگذارند. حالا شما تصور کنید یک تیمی ایرانی با 15 موبایل دوریین دار از گیت عبور کنند و موبایل هایشان بالا باشد.
کره ای ها بسیار قانون مدار هستند و اصرار زیادی به اجرای آن دارند؛ از خطوط عابر پیاده بگیر تا سیگار نکشیدن در مناطق ممنوعه که عموما مناطق اداری را تشکیل می دهد. آنها البته خیلی خونگرم نیستند. نگاه هایشان به افراد غریبه حتما با نگاه های مردم ایران متفاوت است. این مسئله در میان قشر ضعیف کره ای از نظر مالی، بیشتر دیده می شود. آنها لبخندهای کمتری دارند و به جایش بر و بر نگاهت می کنند؛ از دستفروش وسط بازار بگیر تا بخش امنیتی کارخانه. شاید این درست تر باشد که بگوییم برخی کره ای ها واقعا نچسب هستند، بقیه شان نه.
در بازار می ونگ دونگ حتما با مدلی جدید از کره ای ها مواجه می شودی. می ونگ دونگ دومین بازار توریستی سئول است و البته اجناسش گران هم به حساب می آیند. در این بازار شما کره ای های زبل را پیدا می کند؛ مثل بازارهایی که آشنا هستید. اگر حواستان نباشد جنس ارزان را به چند برابر به شما می فروشند. کره ای ها سایزهای کوچکی دارند و اگر شما هیکل درشتی داشته باشید؛ در بیشتر مواقع برای خرید از مغازه هایشان با مشکل مواجه می شوید. ساعت ده شب هم که خیلی شیک شما را از مغازه شان بیرون می کنند و می روند پی کارشان.
برای تکنولوژی و فراتر از آن
اینترنت، بزرگ ترین تفاوت ایران و کره جنوبی است. وقتی به شبکه ای وصل باشید که با سرعت پنج مگ در ثانیه دانلود کند، متوجه می شوید که کپی کردن فایل ها از یک درایو به درایو دیگر سخت تر از دانلودکردنش است. سرعت و دسترسی به اینترنت در سئول باورنکردنی است. شما در فرودگاه اینترنت دارید. نزدیک ادارات دولتی اینترنت دارید. در بازار و در مغازه فلان، اینترنت دارید و وقتی از این مغازه به آن یکی رفتید، باز هم اینترنت دارید.
این دسترسی ساده و پرسرعت به اینترنت یک نمایش از پیشرفت های تکنولوژیک در کره جنوبی است. پس اگر فردا در همین بازار با محصولات سنگچر کمپانی کره ای هم مواجه شدید، خیلی نباید تعجب کنید.
آنها یک جاروی بیسیم دارند که دنبال شما می آید، یک وسیله جدید دارند که لباس ها را بخارشور و بعد اتو می کند، یک یخچال دارند که خودش در را باز می کند و یک تلویزیون که ضخامتش به یک کارت اعتباری نزدیک می شود.
اهل کار و کار و کار
خط تولید ماشین لباسشویی ال جی بیش از اینکه تکنولوژی را به نمایش بگذارد، استفاده بهینه از فضا و کارگران را به نمایش می گذارد. یک سوله مانند کارخانه های ایرانی که البته دوطبقه شده برای بهره وری بیشتر و تعداد مکفی کارگر و دستگاه های اتومات برای تولید هر ده ثانیه یک ماشین لباسشویی و هر هشت ثانیه یک جارو برقی.
خط کنترل کیفیت و مدل رندوم برای بررسی ایرادها و البته کم ایراد بودن دستگاه های ایرانی به خوبی نشان می دهد که چطور می شود یک جنس را در کمترین زمان ممکن با کمترین هزینه تولید کرد و بیشترین سود را هم داشت.
آنها از این تکنولوژی به خوبی برای راحت تر بودن استفاده می کنند و مثلا شهرک سینمایی ججو به جای اینکه جلوی هر خانه یک نگهبان بگذارد، چند پهپاد دارد برای تصویربرداری آنلاین از آنچه در پارک رخ می دهد.
بدون پلیس
در خیابان های سئول زیاد پلیس نمی بینید. در چهارراه ها و میدان های اصلی هم اگر خوب چشم بگردانید در گوشه خیابان یک پلیس پیدا خواهید کرد اما این دلیل نمی شود که یک ماشین خط عابر را رد کند یا حتی یک پیاده قبل از رسیدن به خط عابر از خیابان عبور کند. اما این قانون مطلق نیست و در برخی مناطق شهر و شهرهای دیگر کره جنوبی می شود آدم هایی را پیدا کرد که از خط عابر رد نمی شوند با این حال، این مسئله به واقعا با تهران قابل قیاس نیست، البته که سئول همه چیزش خوب نیست، در پرواز هوایی از روی این شهر، اختلاف عمیق طبقاتی اش بدجوری به ذوق می زند.
پایین رودخانه هان برج های میلیاردی و کمی دورتر بیش از 60 درصد شهر در اختیار خانه هایی شبیه خانه های دهکده المپیک که برای المپیک در ایران ساخته شده بود یا مردمانی که به خوردن سر عادت دارند و مسن ترهایشان از آروغ زدن توی گوش شما ابایی ندارند.
شاید کره جنوبی همچنان مشکلاتی از جنس بیکاری و رکود و... هم داشته باشد و درگیر فساد هم باشد اما خیابان ها را که می بینی، آینده شان روشن است. آنها 50 سال پیش تلاش برای پیشرفت را شروع کرده اند و به جای خوبی هم رسیده اند. لابد بقیه اش را هم در آینده نزدیک حل خواهندکرد.
محسن صفایی فراهانی، میزبانی از هیأت عالیرتبه کره جنوبی را عبرتآموز دانسته؛ چراکه این کشور زمانی در جایگاهی عقبتر از ایران ایستاده بود اما امروز نقشی متفاوت در اقتصاد و فناوری دارد. برای مثال، «پیکان و هیوندایی در یک سال تولید شدند اما مقایسۀ امروز آنها نشان میدهد که این دو در سطح جهانی و منطقهای چه حرفی برای گفتن دارند.»
محسن صفایی فراهانی، میزبانی از هیأت عالیرتبه کره جنوبی را عبرتآموز دانسته؛ چراکه این کشور زمانی در جایگاهی عقبتر از ایران ایستاده بود اما امروز نقشی متفاوت در اقتصاد و فناوری دارد. برای مثال، «پیکان و هیوندایی در یک سال تولید شدند اما مقایسۀ امروز آنها نشان میدهد که این دو در سطح جهانی و منطقهای چه حرفی برای گفتن دارند.»
به گزارش ایسنا، در یادداشت صفایی فراهانی در روزنامه «اعتماد» آمده است: میزبانی از میهمانان کرهای برای ما ایرانیان درسآموز و عبرتانگیز است. کشوری که روزگاری عقبتر از ما ایستاده بود و همزمان با ما برنامهریزی برای توسعه را در دستور کار قرار داد، امروز در جایگاهی بسیار متفاوت از ایران قرار دارد و باید دید دلیل تفاوت ایجاد شده در سالهای اخیر چیست و کدامین دلایل توانست کره جنوبی را به توسعه برساند.
مقامات کره جنوبی امروز در حالی پای میز مذاکره با مقامات ایران نشستهاند که روند توسعه در دو کشور تقریباً همزمان آغاز شده است. سال 1965، کره در ابتدای راه توسعه، کارشناسانی را از ایران برای برنامهریزی استخدام کرد و حالا کشوری که در سال 1980 تولید ناخالص داخلی معادل نصف ایران داشت، امروز تولید ناخالص داخلی 4.5 برابر ایران دارد و درآمد سرانه این کشور از نصف درآمد سرانه ما به پنج برابر درآمد سرانهمان رسیده است. این توفیق در سایه کدام سیاست اصولی حاصل شده است؟
پاسخ به این سوال میتواند گره کلاف سر درگم توسعه در ایران را نیز باز کند. با نگاهی اجمالی به موقعیت کره میتوان دریافت مهمترین دلیل تغییر شرایط در این کشور، رشد همهجانبه و در تمامی بخشها از یک سو و پایبندی و اهمیت به قانون از سوی دیگر بوده است.
باید توجه داشت تا پیش از جنگ جهانی دوم کرهجنوبی زیر سلطه کامل ژاپن روزگار میگذراند و در معنا مستعمره ژاپن محسوب میشد. بعد از شکست ژاپن در جنگ جهانی دوم بود که کره از این کشور منفک شد و با کمک متفقین توانست طعم استقلال نسبی را بچشد اما بالاخره جنگی که بین امریکا و شوروی در جریان بود سال 1954 کره را به دو قسمت شمالی و جنوبی تقسیم کرد و شمالیها زیر سایه کمونیستها ماندند و جنوبیها در مراوده با قطب مخالف طرح تغییر را برای خود ریختند. مسیر جنگ و مشکلات دنیای استعمار سبب شد کره تا مدتها زیر سایه ژنرالهای نظامی نفس بکشد اما از سال 1960 بود که کره تصمیم گرفت به توصیه آمریکاییها سراغی از برنامهریزی برای توسعه بگیرد، کارشناسانی از ایران را استخدام کرد و پیریزی توسعه را در دستور کار قرار داد.
غربیها در سالها حدود 40 تا 50 میلیارد دلار در کره سرمایهگذاری کردند و شاید همین نکته یعنی سرمایهگذاری خارجی و حمایت تکنولوژیکی غرب از این کشور بتواند توجیهی برای توسعه نیافتگی ایران تلقی شود اما ذکر این نکته ضروری است که ایران در این سالها از محل فروش نفت درآمدی به مراتب بیش از 40 میلیارد دلار داشته و نمیتوان این نکته را دستاویزی برای توجیه قرار داد.
پیکان و هیوندایی در یک سال تولید شدند اما کاش امروز مقایسهای میان دو واحد تولیدکننده این خودروها در ایران و کره جنوبی صورت گیرد تا معلوم شود در سطح جهانی و منطقهای این دو چه حرفی برای گفتن دارند. از سوی دیگر باید دید سطح تکنولوژی در این کشور چقدر رشد کرده است، در حالی کرهایها با خرید تنها دو واحد تکنولوژی در حوزه پتروشیمی صاحب توانایی و برند در این حوزه شده که ما با وجود دارا بودن 30 پلنت در پتروشیمی مجبوریم برای راهاندازی پلنت سیویکم از خارجیها کمک بگیریم و اتفاقا خود کرهایها نیز در این مسیر حرفی برای گفتن دارند.
شاید اعداد و ارقام و دادهها در حوزه اقتصاد بیش از سایر بخشها مورد توجه جامعه ایران باشد اما باید به این نکته مهم توجه کرد که توسعه کره تنها به حوزه اقتصاد معطوف نبوده و این کشور در سایر حوزهها نیز با موقعیتی مناسب روبهرو شده است. امروز دموکراسی در کره جنوبی نهادینه و قابل دفاع است و مطبوعات و رادیو و تلویزیون فضای مناسب و مساعدی را دارند. انتخابات چه در سطح مجلس و چه در سطوح دیگر آزاد برگزار میشود و دولت پایبندی تام و تمامی به قانون دارد. آزادیهای اقتصاد و شرایط رقابتی نیز موجب رشد اقتصادی این کشور شده و کره در اثر وجود این فضا توانسته است میان چین و ژاپن عرضاندام کند و در زمره 10 تا 12 اقتصاد برتر جهان نیز جای گیرد. به این ترتیب کشوری که فاقد هر گونه ذخیره معدنی و البته ذخایر نفتی است، توانسته است تنها با تکیه بر قابلیتهای داخلیاش توسعه را تجربه کند.
آنچه سبب شد کره جنوبی در این سالها رشد کند بدون تردید ناشی از پنج دهه اعتقاد به قانون و رشد همهجانبه در کره جنوبی بوده است. اتفاق رخ داده در این کشور به سختکوشی، کار مفید و تکیه بر تواناییهای داخلی این کشور برمیگردد. شاید بتوان گفت مهمتر از برنامهریزی در کره جنوبی، اعتقاد به برنامهریزی در این کشور باشد. همه عناصر جامعه در عمل نشان دادهاند که به قانون پایبند هستند و همین سبب پیشرفت کار شده است.
سالیانی قبل وقتی پلی در کره جنوبی فروریخت، به جای محکومیت پیمانکار و مشاور و ... وزیر مربوطه وقت استعفا داد تا نشان دهد تا چه میزان برای قانون و جایگاه آن ارزش قائل است. بر این اساس میتوان نتیجه گرفت این جامعه به کمک مردم، دولت و بخش خصوصی بهاداده شده پیشرفت کرد، حال آنکه بررسیها نشان میدهد ما نه تنها در مقابل کره جنوبی که در برابر امکانات و تواناییهای خودمان در جا زدهایم و عقب ماندهایم و باید از تجربه ٥دهه تغییر کره درسهای بزرگی را بیاموزیم.